معصوم هشتم امام صادق عليه السلام - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معصوم هشتم امام صادق عليه السلام

در جستجوى امام بر حق ، و رسيدن به حقانيت امام

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

كلبى نسابه (نسب شناس ) مى گويد: (پس از رحلت امام باقر) به مدينه رفتم و در مورد امام بعد از امام
باقر(ع )، بى اطلاع بودم ، به مسجد رفتم و در آنجا جماعتى از قريش را ديدم و از آنها پرسيدم :

(اكنون
عالم (امام ) خاندان رسالت كيست ؟).

گفتند: عبدالله بن حسين (بن حسن بن على بن ابيطالب ، معروف به عبدالله محض ) است .

كلبى مى گويد: به خانه عبدالله رفتم ، و در خانه را زدم ، مردى بيرون آمد كه گمان كردم خادم او است ، به
او گفتم :

(از آقايت براى من اجازه بگير تا به خدمتش برسم ).

او رفت و باز گشت و گفت :(اجازه داده شد، بفرمائيد).

من وارد خانه شدم ، پيرمردى را ديدم كهبا جديت مشغول عبادت است ، سلام كردم ، پرسيد: كيستى ؟

گفتم : كلبى نسابه هستم .

گفت : چه مى خواهى ؟

گفتم : آمده ام از شما به مساءله بپرسم .

گفت : آيا با پسرم محمد ملاقات كرده اى ؟

گفتم : نه ، نخست به حضور شما آمده ام .

گفت : بپرس .

گفتم : مردى به همسرش گفته : انت طالق عدد نجوم السماء.

(تو به عدد ستاره هاى آسمان طلاق داده شده اى
)، حكم اين مساءله چيست ؟

عبدالله : به شمارش آغاز ماه (جوزا)طلاق واقع مى شود(يعنى چنين طلاقى ، سه طاقه است زيرا ماه
(جوزا) سومين برج سال است ) و بقيه (تا ستاره هاى ديگر آسمان ) و بال مجازات ، بر طلاق دهنده است
كلبى نسابه مى گويد گفتم : اين يك مساءله (كه جوابش را ندانست ).

سپس گفتم : درباره مسح بر روى كفش (كه در پا است ) چه مى فرمايى ؟

عبدالله : مردم صالح مسح كرده اند، ولى ما مسح بر كفش نمى كنيم .

كلبى گويد: با خود گفتم اين هم مساءله دوم (كه جواب كامل نداد).

سپس پرسيدم : آيا خوردن گوشت ماهى جرى (بدون پولك ) چه صورت دارد؟

عبدالله : حلال است ، ولى ما خاندان خوردن آن را ناپسند مى دانيم .

كلبى مى گويد: با خود گفتم : اين سومين مساءله (كه جوابش را ندانست ).

سپس پرسيدم : نوشيدن نبيذ (شراب خرما) چه صورت دارد؟

عبدالله : حلال است ولى ما اهلبيت ، آن را نمى آشاميم .

/ 534