خشم رسول خدا(ص ) به ثروتمند متكبر - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


خشم رسول خدا(ص ) به ثروتمند متكبر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

سرمايه دارى با لباس فاخر و پاكيزه اى كه پوشيده بود، به حضور رسول خدا (ص ) آمد، و نزديك آن حضرت نشست
، سپس فقيرى با لباس چركينى كه در تن داشت ، وارد شد، و كنار آن مرد سرمايه دار نشست .

سرمايه دار، فورا لباس خود را كشيد(و خود را جمع كرد و جداى از فقير قرار داد) رسول خدا(ص ) (كه از اين
عمل مغرورانه سرمايه دار، سخت به خشم آمده بود، به او رو كرد و) فرمود:

آيا ترسيدى چيزى از فقر او به تو بچسبد؟

سرمايه دار: نه .

پيامبر: آيا ترسيدى از ثروت تو به او چيزى برسد؟

سرمايه دار: نه .

پيامبر: آيا ترسيدى ، لباست از لباس او، چركين شود؟

سرمايه دار: نه .

پيامبر: پس چرا اين گونه از او دور شدى ؟

سرمايه دار: اى رسول خدا! من همدمى (شيطانى ) دارم كه هر كار زشتى را به نظرم ، زيبا جلوه مى دهد، و هر
زيبائى را زشت وانمود مى كند(اكنون براى جبران اين گناه ) نصف مالم را براى اين فقير قرار دهم .

پيامبر(ص ) به فقير فرمود: آيا نصف مال او را مى پذيرى ؟

فقير: نه .

سرمايه دار: چرا؟

فقير: اخاف ان يدخلنى مادخلك .

(مى ترسم من نيز مانند تو مغرور گردم ، و روحيه من هم مانند بلند پرواز
تو بشود) (152)

/ 534