دستور به (مباهله )، در آخرين مرحله استدلال بر دشمن
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْابومسروق مى گويد: به امام صادق عرض كردم : ما با مردم (اهل تسنن ) درباره امامت شما گفتگو مى كنيم و
براى آنها استدلال مى آوريم ، و از گفتار خدا در آيات قرآن ، در اين باره شاهد ذكر مى كنيم ، مانند
اينكه ؛ مى گوئيم خداوند مى فرمايد:
(اطيعوا الله و اطيعوا الرسول واولى الامر منكم )(اطاعت كنيد خدا را، و اطاعت كنيد رسول خدا، و صاحبان امر(امامان ) را) (نساء- 59).در جواب ما مى گويند: (اين آيه درباره فرماندهان لشگرهاى اسلام نازل شده است ).به آنها مى گوئيم : خداوند مى فرمايد:(انما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤ تون الزكات و هم راكعون )سرپرست و رهبر شما، تنها خدا است ، و پيامبر او، و آنها كه ايمان آورده اند، و نماز را بر پا مى
دارند، و در حال ركوع ، زكات مى پردازند (مائده - 55) (كه طبق روايات بسيار، اين آيه در شاءن امام على (ع
)، آن هنگام كه انگشتر خود را در ركوع به فقير داد نازل شد).آنها مى گويند: اين آيه درباره مؤ منان نازل شده است .به آنها مى گوئيم : خداوند مى فرمايد:(قل لا اسلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى )(بگو من پاداشى از شما براى رسالتم درخواست نمى كنم ، جز دوست داشتن نزديكانم را) (شورى - 23)آنها مى گويند: (اين آيه درباره نزديكان و خويشان مسلمانان نازل شده است ).هر چه از اين گونه آيات را كه در قران هست ، براى آنها مى خوانيم و به آنها استدلال مى كنيم ، جواب
وارونه به ما مى دهند.امام صادق : در چنين وقتى ، آنها رابه (مباهل )(64) دعوت كن .ابومسروق : چگونه با آنها مباهله كنم ؟امام صادق : سه روز (روح ) خود را اصلاح و پاك كن ، به گمانم فرمود سه روز روزه بگير، و سپس غسل كن و با
شخص مورد مباحثه خود، به صحرا برو و انگشتان دست خود را و در ميان انگشتان او شبكه وار داخل كن ، و با
او به انصاف رفتار كن (يعنى) نخست لعن را از خود شروع كن ، و چنين بگو: (خدايا!، اى پروردگار هفت آسمان
و هفت زمين ، اى آگاه به نهان و عيان ، و بخشاينده مهربان ، اگر ابومسروق حق را انكار مى كند و ادعاى
باطل مى نمايد، بلائى از آسمان يا عذاب دردناك بر او فرو فرست ).سپس امام صادق (ع ) به ابومسروق فرمود: پس از اين مباهله ، چندان نگذرد كه اثر آن را در آن شخص مقابل ،
با چشم خود بنگرى .ابومسروق مى گويد: (طبق دستور امام ، افراد طرف بحثم را به مباهله دعوت كردم ) سوگند به خدا هيچكس حاضر
نشد كه دعوت مرا اجابت كند (يعنى از ترس ، مانند مسيحيان در مباهله عصر رسول خدا(ص )، راضى به مباهله
نشدند). (65)