دعا و دستور خاصى براى شفاى بيمارى - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دعا و دستور خاصى براى شفاى بيمارى

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

داودبن رزين مى گويد: در مدينه ، به بيمارى بسيار سختى مبتلا شدم ، خبر بيمارى من به امام صادق (ع )
رسيد، براى من نامه اى نوشت كه :

شنيده ام ، بيمار شده اى ، يك من گندم خريدارى كن ، سپس به پشت بخواب
، و آن گندم را روى سينه ات بريز و پخش كن ، هر گونه كه پخش شده و بگو:

(
اللهم انى اسلك باسمك الذى اذا سلك به المضطر كشفت ما به من ضر، و مكنت له فى الارض و جعلته خليفتك
على خلقك ، ان تصلى على محمد وآل محمد و ان تعافينى من علتى )

(خدايا! من به وسله آن نامت كه وقتى بى چاره درمانده ، تو را به آن نام مى خواند، بيمارى و گرفتاريش
را برطرف مى سازى ، و در زمين به او آسايش مى دهى ، و او را خليفه خود در زمين قرار مى دهى ، درخواست مى
كنم كه بر محمد و آلش (ص) درود بفرستى و مرا از اين بيمارى كه دستخوش آن هستم ، عافيت بخشى ).

سپس راست بنشين و گندمها را از اطرافت جمع كن ، و همان دعا را بخوان ، آنگاه آن گندمها را چهار قسمت كن
، و هر قسمتى را به مستمندى بده ، باز همان دعا را بخوان .

داود مى گويد: من طبق دستور امام صادق (ع ) رفتار كردم ، به قدرى اثر سريع نمود كه هماندم ، سلامتى خود
را باز يافتم ، گوئى از بند رها گشتم ، بسيارى همين دستور را انجام داده اند، و نتيجه خوبى گرفته
اند(68)

/ 534