نكوهش همنشينى با آدم بد زبان
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْيكى از افراد (لاابالى كه به گفته بعضى (عُيَيْنة بن حصن فزارى ) يكى از سران شرور عرب ) به در خانه
رسول خدا(ص ) آمد و اجازه خواست تا به محضر آن حضرت برسد.رسول خدا(ص ) آن روز در حجره عايشه (يكى از همسرانش ) بود، فرمود: (بئس اخوالعشيرة : چه مرد بدى است از
اين قبيله ).رسول خدا(ص ) اجازه ورود به او داد، عايشه برخاست و از آنجا رفت ، و آن مرد به حضور پيامبر(ص ) رسيد،
پيامبر(ص ) با چهره گشاده با او به گفتگو پرداخت ، و سپس او برخاست و از محضر آن حضرت رفت .عايشه نزد رسول خدا(ص ) آمد و پرسيد: (وقتى كه از آن مرد، سخن به ميان آمد، شما به بدى از او ياد كردى ،
ولى وقتى كه وارد خانه شد، شما با روى باز و نشاط با او به گفتگو پرداختى ، و اين دوگانگى براى چه
بود؟).پيامبر:ان من شر عباد الله من تكره مجالسته لفُحشه .(از بدترين بندگان خدا كسى است كه به خاطر بد زبانيش ، همنشينى با او را ناخوش دارند) (يعنى اگر من
از او به بدى ياد كردم ، زيرا همنشينى با آدم شرور و بد را دوست ندارم ، و حال كه از همنشينى با او
ناگزير شدم ، آن را با ناخوشى و عدم تمايل قلبى به خاطر ترس از شرارت او پذيرفتم ).(498)