دفاع قهرمانانه ابوطالب از محمد(ص ) - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


دفاع قهرمانانه ابوطالب از محمد(ص )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

(آغاز سالهاى بعثت پيامبر(ص ) بود، مشركان با شديدترين برخورد، در برابر پيامبر(ص ) صف كشيده بودند و
مانع دعوت و گسترش اسلام مى شدند).

روزى پيامبر(ص ) كه لباس نو در تن داشت ، كنار كعبه (طبق معول براى عبادت و دعوت ) آمد، مشركان كينه
توز، شكمبه شترى را برداشته و به طرف آن حضرت افكندند، و همين موجب آلوده شدن لباس پيامبر(ص ) گرديد،
پيامبر(ص ) با ناراحتى شديد نزد عمويش ابوطالب آمد و گفت :

يا عم كيف ترى حسبى فيكم .

(اى عمو! حسب (ارزش و موقعيت ) مرا در نزد خود چگونه مى بينى ؟).

ابوطالب :(اى برادرزاده مگر چه شده است ؟).

پيامبر(ص ) ماجراى گستاخى مشركان را براى ابوطالب ، بازگو كرد.

ابوطالب ، برادرش حمزه (ع ) را طلبيد، و شمشير به دست گرفت ، و به حمزه (ع ) فرمود:

(شكمبه را بردار).

آنگاه همراه حمزه و ابوطالب (سه نفرى ) نزد مشركان كه در كنار كعبه بودند، رفتند، و مشركان ابوطالب را
كه آثار خشم از چهره اش آشكار بود، ديدند، ابوطالب به حمزه (ع ) گفت :

(شكمبه را بر سبيل همه اين
مشركان بمال ).

حمزه با كمال دلاورى ، اين دستور را اجرا كرد، و سبيل همه آنها را آلوده نمود، آنگاه ابوطالب متوجه
پيامبر(ص )، شد و گفت : يا ابن اخى هذا حسبك فينا.

(اى برادرزاده ! اين است موقعيت تو در نزد ما) (144)

/ 534