فروتنى نجاشى پادشاه حبشه ، به عنوان شكر - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فروتنى نجاشى پادشاه حبشه ، به عنوان شكر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

(عصر پيامبر(ص ) بود، در سالهاى آغاز بعثت ، مسلمانان شديدا در خطر مشركان بودند، سر انجام جمعى از
مسلمانان (حدود هشتاد نفر) به سرپرستى جعفر طيار، برادر حضرت على (ع )، به حبشه پناهنده شدند، زيرا
شاه آنجا به نام (اصحمة بن بحر) كه با لقب (نجاشى ) خوانده مى شد، زمامدار عادل و مسيحى بود،
جعفر و همراهان ، پانزده سال در حبشه ماندند، سپس به مدينه مهاجرت كردند)

امام صادق (ع ) فرمود: روزى نجاشى براى جعفر و همراهانش پيام داد كه نزد من بيائيد، جعفر و همراهان به
نزد نجاشى رفتند، ديدند او در يكى از اطاقهاى خانه اش روى خاك زمين نشسته ، و لباس كهنه پوشيده است ،
جعفر(ع ) مى گويد:

وقتى كه او را به آن حال ديديم ، از او ترسيديم (كه مبادا كه مثلا ديوانه شده باشد)،
وقتى كه چهره پريده ما را ديد گفت :

الحمد لله الذى نصر محمدا و اقرَّ عينه ، الا ابشركم .

(حمد و سپاس خداوندى را كه محمد(ص ) را يارى كرد، و چشمش را روشن نمود، آيا شما را مژده ندهم ؟)

جعفر: پادشاه بشارت بده .

/ 534