پيام كوبنده به شاه سركش ، در مورد حق الناس
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ(يكى از پيامبران از طرف خدا به ميان قومى فرستاده شد، آن قوم شاهى ستمگر داشتند كه با سركشى و طغيان
خود، خون بى گناهان را مى ريخت و اموال مردم را چپاول مى كرد)خداوند به آن پيامبر وحى كرد: نزد آن شاه جبار و سركش برو و از قول من به او بگو: (من تو را بر مردم
نگماردم كه خونشان را بريزى ، و اموالشان را چپاول كنى ، بلكه تو را گماردم تا (با رساندن حق مظلومان
به آنها) صدا و ناله مظلومان را از من باز دارى ،
فانى ادع ظلامتهم و ان كانوا كفارا
(چرا كه من از ستمى كه به آنها شده (و از حق الناس ) آنها نگذرم ، گرچه آنها كافر باشند). (501)(اين حكايت ، بيانگر اهميت اداى حق الناس است ، كه حتى در مورد كافران ، بايد رعايت شود، وگرنه
بازخواست سخت الهى دارد)