پيام مهرانگيز امام صادق (ع ) براى بخشيدن غلام - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيام مهرانگيز امام صادق (ع ) براى بخشيدن غلام

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

رفيد فرزند يزيد بن عمروبن هبيره (معروف به ابن هبيره ) بود، ابن هبيره به خاطر موضوعى ، سوگند خورد
كه غلامش را بكشد.

رفيد براى حفظ جان خود فرار كرد و به امام صادق (ع ) پناهنده شد و جريان را به عرض حضرت رسانيد.

امام صادق (ع ) به رفيد فرمود:

(نزد ابن هبيره برو و سلام مرا به او برسان ، و از قول من به او بگو:
غلامت رفيد را پناه دادم با خشمت به او آسيب نرسان ).

رفيد به امام عرض كرد:(ارباب من از مردم شام است و عقيده باطل دارد)

(معتقد به امامت شما نيست تا
پيام شما را گوش كند.)

امام صادق فرمود: (همانگونه كه به تو گفتم ، همان را انجام بده ).

رفيد نزد ارباب خود بازگشت ، و در مسير راه با مرد عربى ملاقات كرد، مرد عرب گفت : كجا مى روى ؟ من چهره
مردى را كه كشته مى شود مى بينم ، آنگاه گفت : دستت را بيرون كن دستم را نشان دادم .

مرد عرب گفت : (اين دست مردى است كه كشته مى شود)، سپس گفت پايت را نشان بده .

پايم را نشان دادم .

مرد عرب گفت : (پاى مردى را كه كشته ميشود مى بينم )، سپس گفت : تنت را ببينم ،
تنم را نشان دادم ، وقتى كه تنم را ديد.

گفت : (مردى است كه كشته شود)، سپس گفت : زبانت را به من نشان بده .

زبانم را نشان دادم ، گفت :

(برو كه هيچ صدمه اى به تو نمى رسد زيرا در زبان تو پيغامى است ، اگر آن را
به كوههاى سخت و زمحت ، ابلاغ كنى ، آنها پيرو تو گردند). (251)

/ 534