دعاى امام (ع ) براى دوستان - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دعاى امام (ع ) براى دوستان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

حسن بن جهم مى گويد: به امام كاظم (ع ) (يا امام رضا) عرض ‍ كردم :

(مرا در دعاى خود فراموش نكن ).

امام : آيا مى دانى كه من تو را در دعا فراموش مى كنم ؟

حسن بن جهم مى گويد: با خود گفتم : آن حضرت براى شيعيانش ، دعا مى كند و من هم كه شيعه هستم ، مشمول
دعايش مى باشم ، از اين رو گفتم :

(نه ، مرا فراموش نمى كنى ).

امام : چگونه دانستى كه تو را فراموش نمى كنم ؟

حسن : من از شيعيان شما هستم ، و تو براى آنها دعا مى كنى (و دعاى شما شامل من نيز خواهد شد).

امام : آيا غير از اين ، راز ديگرى را (در مورد اينكه تو را دعا كنم ) دانستى ؟

حسن : نه ، چيزى ندانستم .

امام :
(اذا اردت ان تعلم مالك عندى ، فانظر الى مالى عندك )

(هر گاه خواستى بدانى كه تو در نزد چگونه هستى ، بنگر كه من در نزد تو چگونه ام ). (71)

/ 534