خنثى شده اعجازآميز توطئه قتل امام صادق (ع )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ منصور دوانيقى (عبدالله بن محمد على بن عبدالله بن عباس ) دومين طاغوت و خليفه عباسى بود، چندين بارتصميم گرفت كه امام صادق (ع ) را بكشد، ولى در آن حضرت به طور معجزه آميزى از شر او نجات يافت يكى از آن
موارد، ماجراى ذيل است:منصور دوانيقى روزى يكى از غلامان خود را بالاى سرش نگهداشت و به او گفت: (به محض اينكه جعفر بن محمد
(امام صادق (ع ) بر من وارد گرديد گردنش را بزن )طبق ترتيب اجبارى قبلى ، بنا بود كه امام صادق (ع ) نزد منصور دوانيقى بيايد امام بر منصور وارد شد، و
به چهره منصور نگاه كرد، و زير لب چيزى (دعائى ) را خواند، سپس آشكار كرد و گفت :يا من يكفى خلقه كلهم و لا يكفيه احد اكفنى شر عبدالله بن على
(اى كسى كه امور همه خلقش را كفايت مى كند، ولى احدى او را كفايت نمى كند مرا از شر منصور دوانيقى ،
كفايت كن )منصور (ديد امام صادق وارد شد ولى غلامش كارى نكرد) به جايگاه غلام نگريست ، او را نديد، غلام نيز
منصور را نمى ديد، در اين هنگام (بر اثر وحشت ، حالت منصور دگرگون شد) و از امام معذرت خواست و عرض
كرد (من شما را در اين گرما به زحمت و رنج انداختم ، به خانه خود بازگرديد).امام صادق (ع ) رفت ، آنگاه منصور غلامش را ديد، به او گفت : (چرا دستور مرا اجرا نكردى ؟) (يعنى گردن
امام را طبق فرمان قبلى نزدى ) غلام در جواب گفت : (به خدا سوگند من جعفربن محمد (امام صادق ) را نديدم
، چيزى آمد و بين من و او حائل گرديد).منصور (در يافت ، امداد غيبى الهى ، در كار بوده و امام را حفظ كرده است ).به غلامش گفت : (اين جريان را به هيچ كس نگو، سوگند به خدا اگر براى كسى نقل كنى قطعا تو را خواهم
كشت ).(260)