خنثى شده اعجازآميز توطئه قتل امام صادق (ع ) - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خنثى شده اعجازآميز توطئه قتل امام صادق (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

منصور دوانيقى (عبدالله بن محمد على بن عبدالله بن عباس ) دومين طاغوت و خليفه عباسى بود، چندين بار
تصميم گرفت كه امام صادق (ع ) را بكشد، ولى در آن حضرت به طور معجزه آميزى از شر او نجات يافت يكى از آن
موارد، ماجراى ذيل است:

منصور دوانيقى روزى يكى از غلامان خود را بالاى سرش نگهداشت و به او گفت:

(به محض اينكه جعفر بن محمد
(امام صادق (ع ) بر من وارد گرديد گردنش را بزن )

طبق ترتيب اجبارى قبلى ، بنا بود كه امام صادق (ع ) نزد منصور دوانيقى بيايد امام بر منصور وارد شد، و
به چهره منصور نگاه كرد، و زير لب چيزى (دعائى ) را خواند، سپس آشكار كرد و گفت :

يا من يكفى خلقه كلهم و لا يكفيه احد اكفنى شر عبدالله بن على

(اى كسى كه امور همه خلقش را كفايت مى كند، ولى احدى او را كفايت نمى كند مرا از شر منصور دوانيقى ،
كفايت كن )

منصور (ديد امام صادق وارد شد ولى غلامش كارى نكرد) به جايگاه غلام نگريست ، او را نديد، غلام نيز
منصور را نمى ديد، در اين هنگام (بر اثر وحشت ، حالت منصور دگرگون شد) و از امام معذرت خواست و عرض ‍
كرد (من شما را در اين گرما به زحمت و رنج انداختم ، به خانه خود بازگرديد).

امام صادق (ع ) رفت ، آنگاه منصور غلامش را ديد، به او گفت : (چرا دستور مرا اجرا نكردى ؟)

(يعنى گردن
امام را طبق فرمان قبلى نزدى )

غلام در جواب گفت :

(به خدا سوگند من جعفربن محمد (امام صادق ) را نديدم
، چيزى آمد و بين من و او حائل گرديد).

منصور (در يافت ، امداد غيبى الهى ، در كار بوده و امام را حفظ كرده است ).

به غلامش گفت :

(اين جريان را به هيچ كس نگو، سوگند به خدا اگر براى كسى نقل كنى قطعا تو را خواهم
كشت ).(260)

/ 534