دوا رسانى امام هادى به بيمار - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


دوا رسانى امام هادى به بيمار

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

شخصى به نام (زيدبن على ) مى گويد:

به بيمارى سختى مبتلا شدم ، شبانه پزشك آوردند پزشك دستور به
خوردن دوائى داد تا در آن شب و چند روز بخورم بلكه خوب شوم ، چنان دوائى را پيدا نكردم هنوز پزشك از
خانه بيرون نرفته بود كه (نصر) (خدمتكار امام هادى ) به خانه ام آمد، شيشه اى را كه همان دوا در آن
بود به من داد، و گفت : امام هادى (ع ) سلام رساند، و مى فرمايد:

(از همين دوا در اين چند روز استفاده
كن ).

آن دوا را گرفتم و نوشيدم و سلامتى خود را باز يافتم (349)

/ 534