گفتگوى زراره با امام صادق (ع ) پيرامون حضرت مهدى (عج ) - داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتگوى زراره با امام صادق (ع ) پيرامون حضرت مهدى (عج )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

(زراره يكى از شاگردان مورد اعتماد امام صادق (ع ) بود، سخن از قائم آل محمد(ص ) شنيده بود و مى خواست در
اين مورد اطلاعات بيشترى بدست آورد، به حضور امام صادق (ع ) شرفياب شد، سخن از حضرت مهدى (ع ) به ميان
آمد، به اين ترتيب:)

امام صادق : آن جوان (حضرت مهدى ) قبل از آنكه قيام كند مدتها از نظرها غايب است .

زراره : چرا غايب است ؟

امام صادق : ترس آن است كه دشمنان شكمش را پاره كنند و او را بكشند، اى زراره ! اوست كه مؤ منان ، چشم به
راهش هستند، در اصل ولادت او (بر اثر غيبت طولانى او) شك و ترديد گردد، بعضى گويند: پدرش بدون فرزند از
دنيا رفت ،
بعضى گويند: آن هنگام كه او در رحم مادرش بود (پدرش رحلت كرد) بعضى گويند دو سال قبل از وفات پدرش به
دنيا آمد، او است ، امام مورد انتظار، خداوند دوست دارد كه شيعه را امتحان كند، در چنين مورد و
امتحان است كه اهل باطل به شك مى افتند و ايمانشان به او، متزلزل مى شود
زراره :

قربانت گردم ، اگر آن زمان را درك كنم ، وظيفه ام چيست و چه كنم .

امام صادق : با اين دعا از خدا چنين درخواست كن :

(خدايا خودت را به من بشناسان ، زيرا اگر تو خودت را
به من نشناسانى ، پيامبر تو را نشناسم ، خدايا رسولت را به من بشناسان ، زيرا اگر تو رسولت را به من
نشناسانى ، حجت تو (امام بعد از او) را نشناسم ، خدايا حجت و امام خود را به من بشناسان ، زيرا اگر او
را به من نشناسانى از راه راست دينم ، گمراه مى گردم ) (380)

(منظور اين است كه در عصر غيبت ، اساسى
ترين وظيفه ، خداشناسى و پيامبرشناسى و امام شناسى ، و حركت در خط رهبرى آنها است )

اى زراره ! بناچار جوانى در مدينه كشته مى شود.(381)

زراره : فدايت شوم ، مگر لشكر سفيانى او را نمى كشد؟

امام صادق : نه بلكه لشكر آل ابى فلان ، او را مى كشند، آن لشكر وارد مدينه مى شود و آن جوان را دستگير
كرده و مى كشند، وقتى كه آن جوان را از ظلم و طغيان كشتند، مهلت ظالمان به سر آيد، در اين وقت به اميد
فرج (قائم عليه السلام ) باش كه انشاء الله ظهور مى كند. (382)

/ 534