امام : آرى به ياد الياس پيغمبر(ع ) كه از عابدان پيغمبران بنى اسرائيل بود افتادم ، همان سخنان را كه الياس (ع ) در سجده اش (به لغت سريانى ) مى خواند (و مناجات مى كرد) مى خواندم ، آنگاه امام (ع ) آن دعا را پشت سر هم خواند، سوگند به خدا من هيچ كشيش و مقام عالى روحانى مسيحى را هرگز نديده بودم كه آن گونه شيوا و جاذب بخواند، و سپس امام (ع ) آن مناجات الياس (ع ) را به عربى براى ما ترجمه كرد، و فرمود:
الياس در سجده اش چنين مى گفت :
اتراك معذبى وقد اطمات لك هو اجرى ...
پروردگار! آيا بنگرم كه مرا عذاب كنى با آنكه روزهاى داغ براى تو(با روزه گرفتن ) تشنگى كشيدم ؟.
آيا تو را بنگرم كه مرا عذاب كنى ، با آنكه رخسارم را براى تو روى خاك ماليدم ؟
آيا تو را بنگرم مرا عذاب كنى ، با آنكه به خاطر تو، از گناهان دورى گزيدم .
آيا تو را بنگرم مرا عذاب كنى ، با آنكه براى تو شب زنده دارى كردم .
خداوند به الياس (ع ) وحى كرد:
(سرت را از سجده بردار كه تو را عذاب نمى كنم ).
الياس به خدا عرض كرد:
(اگر فرمودى ترا عذاب نمى كنم و سپس عذاب كردى ، چه مى شود؟ مگر نه اين است كه من بنده تو هستم و تو پروردگار من مى باشى ).
خداوند به الياس (ع ) وحى كرد:
(سرت رااز سجده بردار، من تو را عذاب نمى كنم ، وقتى كه من به كسى وعده دادم ، به وعده ام وفا خواهم نمود)(257)