داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 327
نمايش فراداده

تاءكيد امام جواد در اداى حقوق

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

على بن ابراهيم مى گويد: پدرم (ابراهيم ) گفت : در حضور امام جواد(ع ) بودم ، محمد بن سهل ، سرپرست اوقاف قم در آنجا بود، به امام جواد(ع ) عرض كرد:

(آن ده هزار را به من حلال كن ، زيرا من آن را انفاق و خرج نموده ام ).

امام جواد(ع ) فرمود: (حلالت باد).

وقتى كه صالح رفت ، امام جواد(ع ) فرمود:

يكى از شما بر اموال آل محمد(ص ) و يتيمان و مساكين و تهى دستان و درماندگان راه ، مى تازد و مى خورد، سپس مى آيد و مى گويد: مرا حلال كن ، آيا به نظر شما او گمان مى كند كه من در جواب بگويم : حلال نمى كنم ؟

(او در ظاهر طورى وانمود مى كند و من هم مى گويم حلالت باد) ولى خدا در روز قيامت ، شديدا از آنها باز خواست مى كند (338) (كه آيا اينك حلاليت از امام طلبيدى ، بر اساس ‍ صحيحى بود يا نيرنگ زدى ؟)