داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 353
نمايش فراداده

پاسخ امام حسن به دو سؤ ال

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

حسن بن ظريف مى گويد: دو مساءله در خاطرم بود كه تصميم داشتم در ضمن نامه اى از امام حسن عسكرى (ع )

بپرسم ، يكى اين بود كه حضرت قائم (عج ) هنگامى كه ظهور كند، چگونه قضاوت مى كند، و دادگاه او در ميان مردم در كجاست ؟

دومين مساءله اين بود كه درباره (تب ربع ) (كه يك روز مى گيرد و دو روز نمى گيرد)

بپرسم ، سؤ ال دوم را به طور كلى فراموش كردم ، تنها سؤ ال اول را نوشتم و درخواست جواب دادن به آن را نمودم .

از جناب امام حسن عسكرى (ع ) جواب آمد: (در مورد سؤ ال از قائم (عج ) او وقتى ظهور كرد، بين مردم بر اساس علم خودش قضاوت مى كند مانند قضاوت داود پيامبر(ع ) و شاهد و گواه نمى طلبد، و تو خواستى در مورد (تب ربع ) بپرسى ، ولى فراموش كردى ، اين آيه را در كاغذى بنويس ، و به شخصى كه تب دارد، آويزان كن به اذن خدا، ان شاء الله بهبود مى يابد، و آن آيه اين است :

(يا نار كونى بردا و سلاما على ابراهيم . اى آتش ! براى ابراهيم خليل (ع ) خنك و مايه سلامتى باش ) (انبياء - 69)

ما همين دستور را انجام داديم ، بيمار سلامتى خود را باز يافت . (363)