داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 362
نمايش فراداده

امام حسن (ع ) در زندان و دگرگونى شكنجه گران

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

از طرف طاغوت وقت (مهتدى عباسى ) امام حسن عسكرى (ع ) را دستگير كرده و زندانى كردند، رئيس زندان شخصى به نام (صالح بن وصيف ) (تركى ) بود، چند نفر از وابستگان طاغوت ، نزد صالح آمدند و سفارش اكيد به او كردند كه در زندان بر آن حضرت ، سخت بگيرد.

صالح پاسخ گفت :

(چكنم ؟ دو نفر از نانجيب ترين افرادى را كه مى شناختم ، پيدا كرده ، و آنها را ماءمور (شكنجه ) حسن بن على (ع ) نموده ام ، ولى آنها با مشاهده وضع آن حضرت ، از جهت نماز و روزه و مناجات و خلوص آنچنان دگرگون شده اند كه خود همواره به روزه و نماز اشتغال دارند، آنها را خواستم و به آنها گفتم : شما چرا چنين شده ايد مگر از او (امام حسن ) چه ديده ايد؟)

در پاسخ گفتند: چه مى گويى درباره شخصى كه روزها را روزه مى گيرد، و شبها را از آغاز تا پايان ، به عبادت مشغول است ، نه سخن مى گويد، و نه به چيزى سرگرم مى گردد، وقتى به چهره او نگاه مى كنيم رگهاى ما به لرزه مى افتد، و آنچنان منقلب مى شويم كه نمى توانيم خود را نگه داريم .

وابستگان طاغوت ، وقتى كه چنين شنيدند، نااميد شده و بازگشتند. (372)