داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 404
نمايش فراداده

سه خصلت قلب مسلمان حقيقى

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

سفيان ثورى (از اهل تسنن و رئيس فرقه صوفيه ، در عصر امام صادق (ع ) بود) روزى به شخصى كه از قريش و از اهالى مكه (مثلا به نام سعيد) بود گفت :

مرا نزد جعفر بن محمد (امام صادق ) ببر.

سعيد مى گويد: با او به سوى خانه امام صادق (ع ) حركت كرديم ، ديدم آن حضرت سوار بر مركب خود شده ، مى خواهد به جائى برود.

سفيان گفت : (اى ابا عبدالله ! خطبه رسول خدا(ص ) در مسجد خيف را براى ما بيان كن ).

امام صادق : اكنون سوار شده ام ، بگذار دنبال كار بروم ، وقتى باز گشتم ، آن خطبه را برايت باز گو مى كنم .

سفيان : از شما تقاضا دارم به حق آن خويشاوندى كه با پيغمبر(ص ) دارى ، آن خطبه را برايم بيان كن .

امام صادق (ع ) از مركب پياده شد، سفيان تقاضاى قلم و كاغذ كرد، امام صادق (ع ) قلم و كاغذ را برايش فراهم نمود و فرمود:

بنويس : بنام خداوند بخشنده مهربان ، خطبه رسول خدا(ص ) در مسجد خيف (واقع در منى ):

خداوند شاد و سرافراز نمايد آن بنده اى را كه سخنم را بشنود و دريافت كند، و آن را به كسانى كه نشنيده اند برساند:

اى مردم ! حاضران به غائبان برسانند، چه بسا حمل كننده علمى كه دانشمند نيست ، و چه بسا رساننده علمى كه آن را به داناتر از خود برساند.

ثلاث لا يغل عليهم قلب امر مسلم : اخلاص العمل لله ، و النصيحة لائمة المسلمين ، و اللزوم لجماعتهم ...

سه چيز است كه دل هيچ فرد مسلمانى به آن خيانت نكند:

1 - خالص ‍ نمودن عمل براى خدا

2 - خواستن خير پيشوايان مسلمانان

3 - پيوستن به جماعت مسلمانان ....

سفيان ، اين حديث را نوشت و به امام ارائه داد، و سپس امام سوار شد و رفت ، و سعيد و سفيان به خانه خود باز گشتند، در بين راه ، سفيان به سعيد گفت :

(اينجا باش تا من به اين سخن رسول خدا(ص ) دقت كنم !)