داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 413
نمايش فراداده

نقش اطاعت (نه دوستى تنها) در رستگارى انسان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

جمعى از شيعيان در محضر امام باقر باقر(ع ) بودند، امام به آنها رو كرد و فرمود:

اى گروه شيعيان - شيعيان آل محمد(ص )! - تكيه گاه ميانه باشيد (در راه اعتدال ، نه افراط و تفريط باشيد) تا آنكه غلو كننده و زياده روى كرده به شما باز گردد، و آنكه عقب مانده نيز به شما برسد (و بر شما تكيه كند).

يكى از حاضران به نام (سعد) گفت :

قربانت گردم : غلو كننده كدام است ؟

امام : مردمى كه درباره ما مطلبى (بالاتر از مقام ما) مى گويند كه خود ما آن را نمى گوئيم ، چنين مردمى از ما نيستند و ما از آنها نيستيم .

سعد: عقب مانده كدام است ؟

امام : كسى است كه خواهان خير است (ولى در سطح پائين فكر مى كند و مقام ما را نمى شناسد) به شيعه ما خير مى رسد و ماءجور خواهد بود.

سپس امام باقر(ع ) رو به ما كرد و فرمود:

به خدا سوگند ما از طرف خدا براتى (يعنى نوشته اى براى آزادى افراد) نداديم و بين ما و خدا خويشاوندى نيست ، و حجتى بر خدا نداريم ، و تنها تقرب ما به خدا، همان اطاعت از خداست ، بنابراين هر كس از شما كه مطيع خدا باشد دوستى ما به حال او مفيد است ، ولى اگر مطيع خدا نباشد، دوستى ما به حال او سودى ندارد، آنگاه دوبار گفت :

(و يحكم لا تغتروا: واى بر شما مبادا فريفته (دوستى ما بدون اطاعت ) شويد! (419)