داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 87
نمايش فراداده

دانشمند شامى : (كه شيفته بيانات امام صادق (ع ) شده بود، حقيقت را دريافت و نور ايمان بر صفحه قلبش تابيد و هماندم) با شادمانى گفت : (راست گفتى ، اكنون به خدا، اسلام آوردم ).

امام : بلكه اكنون به خدا ايمان آوردى ، و اسلام ، قبل از ايمان است ، به وسيله اسلام از يكديگر ارث مى برند و ازدواج كنند ولى ثواب بردن در پرتو ايمان است (تو قبلا مسلمان بودى ، ولى امامت مرا قبول نداشتى ، و اكنون با پذيرش امامت من ، به ثواب اعمالت مى رسى ).

دانشمند شامى : صحيح فرمودى ، گواهى مى دهم كه : (معبودى جز خداى يكتا نيست ، و محمد(ص ) خدا است ، و تو جانشين اوصياء پيامبر اسلام (ص ) هستى ).

در اين هنگام امام صادق (ع ) درباره چگونگى مناظرات شاگردانش با دانشمند شامى (نامبرده ) چنين نظر داد:

به (حمران ) فرمود: (تو سخن خود را هماهنگ با حديث ، به پيش ‍ مى برى و به حق نائل مى شوى ).

و به (هشام بن سالم ) فرمود: (تو در جستجوى يافتن حديث ، مى پردازى ، ولى توان و شناخت پياده كردن آن را به طور صحيح ندارى .)

و به (مؤ من الطاق ) فرمود: (تو بسيار با قياس و تشبيه وارد بحث مى شوى ، و از موضوع بحث خارج مى گردى ، باطلى را بوسيله باطلى رد مى كنى ، و باطل تو روشنتر است ).

و به (قيس بن ماصر) فرمود:(تو به گونه اى سخن مى گويى كه آن را به حديث پيامبر(ص ) نزديكتر سازد، ولى دورتر شود، حق را با باطل مخلوط مى كنى ، با اينكه حق اندك ، انسان را از باطل بسيار، بى نياز مى كند، تو و احول (مؤ من الطاق ) هنگام بحث از شاخه اى به شاخه ، ديگر مى پريد و در اين جهت داراى مهارت و زبردستى هستيد.

يونس مس گويد: به خدا من فكر مى كردم كه امام درباره هشام نيز همان را بگويد كه به قيس و احول فرمود، ولى (هشام را با عاليترين وصف ، ستود و) و در شاءن او چنين گفت :

(يا هشام لا تكاد تقع تلوى رجليك ، اذا هممت بالارض ‍ طرت )

(اى هشام ! تو با هر دو پايه به زمين نمى خورى ، تا كارت به جائى برسد كه نزديك است به زمين سقوط كنى ، در هماندم پرواز كنى ) (يعنى تا نشانه درماندگى را در خود احساس كردى ، با زبردستى ، خود را نجات مى دهى .)

آنگاه به هشام فرمود: (افرادى مانند تو بايد با سخنوران ، مناظره كنند، مراقب باش كه در بحثها لغزش نكنى ،كه به خواست خدا، شفاعت ما از پيامدهاى اين گونه شيوه ، بحث و مناظره ، براى طراح و گرداننده چنين شيوه است ) (86)

و از گفتار امام صادق (ع ) در شاءن هشام بن حكم ) است :

(هشام مدافع حق ما و جلو برنده گفتار و راءى ما، و اثباتگر حقانيت ما، و كوبنده مطالب بيهوده دشمنان ما است ، كسى كه از او پيروى كند و افكار او را دنبال نمايد، از ما پيروى كرده ، و كسى كه با او مخالفت نمايد، با ما دشمنى نموده است ). (87)