بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
عطاء بن زياد گويد: روزى به عايشه گفتم عجيبترين چيزى كه از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم ديدى چه بود؟ عايشه گفت: كار پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم همه اش عجيب است، ولى از همه عجيب تر اينكه شبى از شبها پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم منزل من بود، اندكى استراحت كرد، هنوز آرام نگرفته بود، برخاست و وضو گرفت و به نماز ايستاد، و آنقدر در حال نماز گريه كرد كه جلو لباسش از اشك چشمش تر شد، سپس سر به سجده نهاد و آنقدر گريست كه زمين تر شد، و همچنان تا طلوع صبح، پريشان و گريان بود، بلال حبشى آمد و پيامبر را براى نماز صبح طلبيد، آنحضرت را گريان ديد، پرسيد: شما كه مشمول لطف خدا هستيد، پس گريه براى چه
پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: افلا اكون الله عبدا شكورا: «آيا نبايد بنده سپاسگزار خدا باشم؟» چرا نگريم، خداوند در شبى كه گذشت آيات تكان دهنده اى بر من نازل كرده است، سپس شروع به خواندن آن آيات (از آيه 190 تا 194 سوره آل عمران) كرد، و در پايان فرمود: «واى به حال آنكس كه اين آيات را بخواند و در آن نينديشد».(70)(71)