بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
روزى پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم قبل از بعثت در يك فرسنگى عرفات در محلى به نام «ذوالمجاز» بود، عمويش ابوطالب پدر بزرگوار على عليه السلام نيز همراه او بود، ابوطالب، سخت تشنه شد و در آنجا آب نبود، شدت تشنگى خود رابه برادر زاده اش حضرت محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم گفت: پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم با پاى خود به سنگى زد، آن سنگ تكان خورد، ناگهان ابوطالب نگاه كرد كه از زير سنگ، آب زلال مىجوشد، از آن آب آشاميد و سيراب شد، پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم بار ديگر با پاى خود به سنگ زد، سنگ به صورت اول برگشت و ديگر آبى ديده نشد.(77)