دومين روز كنگره از ساعت 9 صبح يكشنبه 19مهرماه در سالن سخنراني نگارستان امام خميني باتلاوت آياتي از كلاماللّه مجيد آغاز شد. سپس آقاي دكتر رزمجو سخنراني خود را آغاز كردند و دربارؤ فضيلت كه ازشجاعت ناشي ميشود نكاتي را متذكر شدند و سپس مصداقهايي از زندگي امام خميني و اهل دل بودن وعارف بودن ايشان را شرح دادند و گفتند: امام علاوه بر معرفت استدلالي به معرفت شهودي نيز رسيده بودند و دليل آنهم كتابهايي مانند سرالصلاة، تفسير سورؤ حمد، چهل حديث و حتي نامه به گورباچف است كه همه حاكي از معرفت شهودي امام است و يا اين وصيتنامؤ سياسي ـ الهي و مخصوصاً ديوان مستطاب ايشان كه در آن حضرت امام چهرؤ يك عارف را دارد كه از رمز و رازهاي كمال و عشق و عرفان آگاه است. لازمؤ معرفت شهودي تهذيب نفس و عبادت است كه سرتاسر زندگي امام در تحصيل علم و تهذيب نفس سپري شد.
سخنران آنگاه ابياتي را از ديوان امام خواندند از جمله ابيات زير:
سخنران سپس با اشاره به درد آگاهي و علم شهودي امام همچنين شجاعت امام از دوران جواني، يكي از رباعيات دوران جواني حضرت امام را كه عليه استبداد رضاخاني سروده بودند قرائت كرد:
وي سپس شخصيت امام را عامل اساسي تاثير در شعراي انقلاب شمرد و با خواندن اشعاري از آقاي حميد سبزواري و يادآوري شعر خون نامؤ خاك آقاي نصراللّه مرداني گفت: اين عظمت امام بود كه اين گونه بر شعرا اثر كرد و اين آميزؤ حماسه و عرفان در ادبيات معاصر ناشي از وجود امام است. نفس گرم امام براي شعراي متعهد ما الهام بخش بود.
سخنران بعدي آقاي دكتر كاوس حسنلي بودند كه مقاله خود را تحت عنوان پرتويي از منشور ولي اللّه اعظم در ادبيات فارسي عرضه كردند. سخنران ابتدا گزارشي را از تحقيق دربارؤ سيماي حضرت اميرالمومنين عليه السلام در سه كتاب مجموعه شعر مربوط به وصف آن حضرت بيان كردند و دربارؤ نحوه آمارگيري سرودههاي غيرتكراري و چگونگي فيش برداري از كتابهاي مزبور كه شامل عناويني مانند ولايت حضرت امير، وصايت، شجاعت، شفاعت، غدير، ولادت در كعبه، جود و بخشش، خداگونگي، ذوالفقار دلدل(اسب آن حضرت)و... ميشود و تعداد دفعات تكرار اين عناوين را توضيح دادند و نتيجهگيري كردند كه كداميك از اين موضوعات بيشترين اشعار و كداميك كمترين را به خود اختصاص داده است. مثلاً ولايت حضرت امير با 148 فيش در بالاترين مرتبه و نهج البلاغه با 10 فيش در كمترين مورد موضوع شعر قرار داد.
سخنران سپس با مقايسؤ اشعار قبل او بعد از انقلاب اسلامي تازگي مضامين، و ديدگاه بعد از انقلاب شعرا را چه در قالبهاي كهن و چه در قالبهاي نو دربارؤ حضرت علي عليه السلام مورد تاييد و تاكيد قرار دادند.
سخنران بعدي آقاي دكتر مجتبي جوادينيا بودند كه به علت طولاني بودن مقاله خود تحت عنوان نگاهي به شعر انقلاب اسلامي بخشي از آن را براي حاضرين بيان كردند. وي در اين بخش ابتدا از ويژگي اساسي شعر انقلاب كه به صورت كامل در جهت اهداف و آرمانهاي ملتي است كه شاعر از متن آن برخاسته، گفت: شعر انقلاب زبان يك ملت و شرح حال يك امت است. هدفدار و سازنده و مردمي است. شعر دربارها و ميخانهها و عشرتكدهها نيست. قضاوت در مورد شعر انقلاب اندكي دشوار است. بعضيها معتقدند دربارؤ آثار ادبي هر دوره بايد پس از گذشتن حداقل 50 سال قضاوت كرد لاكن در اين صورت توجهي به مقتضيات زماني و مكاني مبذول نخواهد شد.
سخنران در تعريف شعر انقلاب گفت: شعر انقلاب اسلامي، شعر مردمي به معناي واقعي آن است، شاعر همدوش، همسنگر، همدل و همزبان مردم است. با درد مردم رنج ميبرد و با شادي آنان شاد ميشود. اگر به شعر انقلاب اسلامي به گونؤ باغستاني سرسبز بنگريم، سه درخت تناور سر به فلك كشيده از لحاظ موضوع سخن توجهمان را جلب ميكند: امام، شهدا و جنگ سه درخت تناور باغستان شعر شاعران مسلمانند.
دكتر جوادينيا دربارؤ ويژگيهاي شعر انقلاب اسلامي گفت: شعر در عصر انقلاب اسلامي فارغ از هياهوي روشنفكر مآبانؤ دورانهاي پيش ـ كه البته بيشتر به سازش با طاغوت منجر ميشد ـ جايگاه حقيقي خود را در ميان عامؤ مردم به دست آورده است. شاعران انقلاب، فرزندان زمانؤ خويشند.
وي ضمن اشاره به تاثير وقايع بزرگ و انقلابها بر سرودهها و احساس شاعران ويژگيهاي اساسي شعر انقلاب اسلامي را به اين شرح برشمرد:
سخنران در اين قسمت گفت: مساله بازگشت به خويشتن كه قبلاً به شكل جدي و دقيق توسط متفكراني همچون سيدجمالالدين اسدآبادي، اقبال لاهوري، دكتر شريعتي، جلا آل احمد و... مطرح شده بود به قلمرو شعر نيز راه يافت:
روزي كه روشنفكر در كوچههاي شعر پرآشوب؛
دور از هياهوها عرق ميخورد، با جانفشاني حزباللّه،
تاريخ اين ملت ورق ميخورد.
در عصر پيش از انقلاب سرودن شعر گناهآلود (كفرگونه) و با محتواي عشق مجازي و صوري رواج داشت و حتّي گاهي به حوزه مقدسترين ارزشهاي دين حمله ميشد ولي در عصر انقلاب شعر عارفانه شاعران را در مييابد و عشق همراه با شهادت خون، ايثار و... همراه است.
درختان را دوست ميدارم
كه به احترام تو قيام كردهاند/ و آب را
كه مهر مادر توست/
خون تو شرف را سرخگون كرده است/
شفق آينهدار نجابتت
و فلقمحرابي كه/ تو در آن
نماز صبح شهادت گزاردهاي/
سيد علي موسوي گرمارودي
انتظار سازنده و مثبت براي آمدن كسي كه عدالت را جايگزين ظلم و جور ميكند و حاكميت مستضعفين را تضمين مينمايد.
عليرضا قزوه
پيوندي كه ميان حماسه و عرفان در شعر دفاع مقدس شكل گرفته و از آغاز شكلگيري شعر انقلاب بويژه در قالب غزل نمود عيني يافته، خود جرياني را در شعر انقلاب پديد آورده كه ميتوان آن را غزل ـ حماسه ناميد. از پيشروان اين جريان ميتوان به عباس صادقي (پدرام) اشاره كرد، همچنين نصراللّه مرداني كه در پيوند حماسه و عرفان نقش عمدهاي داشته است.
يا
مسايل سياسي و اجتماعي از ديرباز در شعر فارسي مجال بروز و ظهور يافتهاند و شعراي بسياري اشعار ارزشمندي در اين موضوع سرودهاند اما انقلاب اسلامي ايران، با توجه به اينكه شگفت انگيزترين پديدؤ سياسي چند دهه اخير در جهان معاصر است شعر انقلاب اسلامي نيز پيوند خاصي با مسايل سياسي و اجتماعي دارد و موضوعاتي نظير ياد شهيدان، نكوهش رياكاران و زراندوزان و مرفهين بيدرد، بيان رنجهاي مردم، رحلت امام خميني، وفات يا شهادت ياران انقلاب و... در شعر انقلاب جلوؤ خاصي دارد.
نفر بعدي كه به سخنراني پرداخت آقاي دكتر يحيي يثربي بودند وي در سخنان خود ادبيات را محصول ظريفتر شدن هنرمند دانست و گفت: هنرمند چيزهايي را ميبيند كه در بينش روزمره ديگران نيست. هنر از روزمرّگي بالاتر است. هنرمند از زيبايي و شكوه متاثر ميشود. در حكومت آرماني چه چيزي است كه بر هنرمند اثر ميگذارد. قطعاً دعوت به حكومت اسلامي، دعوت به حكومت آرماني است. در حكومتهاي ديگر نيز نيازهاي مردمي(اگر حكومت مردمي باشد) و نيازهاي حاكمان(اگر حكومت ديكتاتوري باشد) مورد نظر است ولي در حكومت آرماني، ما از اين حد بالاتر ميرويم.
سخنران سپس با قرائت بعضي از آيات قراّن كريم و تاكيد بر اينكه به سوي خدا رفتن نه به مفهوم ترك دنياست كه سعادت از همين زندگي دنيوي آغاز ميشود ، گفت: در نظام اسلامي دعوت به زندگي آرماني سه مرحله دارد: مرحله تاسيس، مرحلؤ دفاع و مرحلؤ ترويج .
وي سپس به بيان چگونگي مراحل مزبور و مسئوليت اديب پرداخت و تاثير انقلاب اسلامي را بر شعراي معاصر با قرائت اشعاري از آنان بيان كرد و در خاتمه طي بحثي دربارؤ جهاد اكبر و لزوم پرداختن به اين امر به عنوان يك عرصه وسيع براي كارهاي ادبي بايادآوري عظمت حضرت امير در جنگ با دشمن و رفتار با اسير پيشنهاد كرد با توجه به اين نمونههاي تاريخي مسايلي از حوزؤ جهاد با نفس و جهاد اكبر ـ همانگونه كه دربارؤ جهاد اصغر و جنگ تحميلي چنين شد ـ به تصوير كشيده شود و در عرصه ادبيات مورد توجه قرار گيرد. وي سپس با خواندن غزلي به سخنان خود خاتمه داد.