دانستنی های ولایت

محمد تقی صرفی پور

نسخه متنی -صفحه : 44/ 30
نمايش فراداده

درِ خانه‌ را خود مي‌گشود وگوسفندرا خود مي‌دوشيد وپاي‌ شتررا خود مي‌بست‌ وچون‌ خدمتكار از گردانيدن‌ آسياب‌ خسته‌مي‌شد،خود مي‌گرداند وآب‌ وضو را بدست‌ خود حاضر مي‌كردوپيوسته‌ سرش‌ در زير بود ودر حضور مردم‌ تكيه‌ نمي‌كرد واهل‌وعيال‌ خودرا خدمت‌ مي‌كرد وهرگز آروغ‌ نزد وهركه‌ اورا به‌مهماني‌ دعوت‌ مي‌كرد،قبول‌ مي‌نمود وزياد نگاه‌ به‌ صورت‌ مردم‌نمي‌كرد وهرگز براي‌ دنيا بخشم‌ نمي‌آمد وبراي‌ خدا غضب‌مي‌كرد وگاه‌ از گرسنگي‌ سنگ‌ به‌ شكم‌ مي‌بست‌.هرچه‌(سرسفره‌)حاضر مي‌كردند ميل‌ مي‌كرد وانگشتر نقره‌ در انگشت‌ كوچك‌دست‌ راست‌ مي‌نمود.خربزه‌ را دوست‌ داشت‌ وهنگام‌ وضومسواك‌ مي‌نمود وادب‌ هركس‌ را رعايت‌ مي‌فرمود.وعذر هركه‌عذر مي‌آورد ،قبول‌ مي‌نمود وتبسّم‌ بسيار مي‌كرد ولي‌ هرگزصداي‌ خنده‌اش‌ بلند نمي‌شد وهرگز كسي‌ را دشنام‌ نداد وهرگزخدمتكاران‌ خودرا نفرين‌ نكرد وبد را بخوب‌ جواب‌ مي‌داد وابتدابه‌ سلام‌ ودست‌ دادن‌ مي‌نمود ودر هرمجلسي‌ ياد خدامي‌كرد.«حيوة‌ القلوب‌» انس‌ بن‌ مالك‌ درباره‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) مي‌گويد:

پيامبر به‌ عيادت‌ مريض‌ مي‌رفت‌.در تشييع‌ جنازه‌ شركت‌ مي‌نمودوحتي‌ دعوت‌ يك‌ غلام‌ را قبول‌ مي‌كرد.

در جنگ‌ خيبر درحاليكه‌ بر الاغي‌ سوار بود،به‌ مردم‌ حتي‌ زنان‌وكودكان‌ سلام‌ مي‌نمود.

من‌ ده‌ سال‌ خدمتكار حضرت‌ بودم‌،در اين‌ مدت‌ هميشه‌ بوي‌ عطرحضرت‌ به‌ مشامم‌ مي‌رسيد.وبويي‌ خوشتر از او به‌ مشامم‌ نرسيده‌است‌.وقتي‌ با شخصي‌ دست‌ مي‌داد تا او دستش‌ رانمي‌كشيد،حضرت‌ دستش‌ را نمي‌كشيد.وتا او ايستاده‌بود،حضرت‌ هم‌ مي‌ايستاد وهرگز در مقابل‌ كسي‌،پايش‌ را درازننمود.هرگاه‌ شخصي‌ را سه‌ روز نمي‌ديد،احوالش‌ را جويامي‌شد.اگر مي‌گفتند به‌ سفر رفته‌ است‌،برايش‌ دعا مي‌كرد واگرمي‌گفتند مريض‌ است‌.به‌ عيادتش‌ مي‌رفت‌.واگر مي‌گفتند درخانه‌است‌،بديدارش‌ مي‌رفت‌.«زندگاني‌ پيامبراسلام‌»

زنده‌ شدن‌ حضرت‌ سام‌!

در زمان‌ پيامبر(ص‌)عده‌اي‌ از يمن‌ نزد حضرت‌ آمدند وگفتند:

ما باقيماندة‌ ملتهاي‌ گذشته‌ از آل‌ نوح‌(ع‌)هستيم‌.حضرت‌ سام‌(ع‌)كه‌جانشين‌ نوح‌(ع‌)بوده‌ است‌ در كتابش‌ آورده‌ كه‌ هر پيامبري‌ جانشيني‌دارد.جانشين‌ شما كيست‌؟پيامبر به‌ علي‌(ع‌)اشاره‌ كرد.

گفتند اگر از او معجزه‌اي‌ بخواهيم‌ مي‌تواند انجام‌ دهد؟ فرمود،با اذن‌ الهي‌ آري‌! سپس‌ حضرت‌ به‌ علي‌(ع‌)فرمود با آنان‌ به‌ مسجدبرو وپايت‌ را به‌ زمين‌ نزديك‌ محراب‌ بزن‌!

علي‌(ع‌)همراه‌ آنان‌ به‌ مسجد رفت‌ ودوركعت‌ نماز خواند وسپس‌ پايش‌ رابرزمين‌ نزديك‌ محراب‌ زد. ناگاه‌ زمين‌ باز شد وتابوتي‌ ظاهر گشت‌ واز ميان‌تابوت‌،پيامبري‌ كه‌ صورتش‌ مثل‌ ماه‌ مي‌درخشيد وخاك‌ از سر وصورتش‌مي‌تكاندوريش‌ بلندي‌ داشت‌،بيرون‌ آمدوگفت‌:

اشهد اَن‌ لااله‌ الاّ الله واَن‌َّ محمّداً رسول‌ الله سيد المرسلين‌ وانَّك‌علي‌ٌ  وصي‌ّ محمّد سيدّ الوصيين‌ وانا سام‌ بن‌ نوح‌!

در اين‌ موقع‌ آنان‌ كتابهاي‌ خودرا باز كردند تا قيافة‌ سام‌ را با آنچه‌ در كتاب‌آمده‌ مطابق‌ ديدند.

آنها گفتند:اي‌ سام‌!ما خواستار خواندن‌ سوره‌اي‌ از كتاب‌ نوح‌(ع‌)هستيم‌!

سام‌ شروع‌ به‌ خواندن‌ سوره‌اي‌ كرد وسپس‌ بر علي‌(ع‌)سلام‌ كرد ودر تابوت‌خوابيد وزمين‌ برهم‌ آمد ومثل‌ سابق‌ شد.

آنها با ديدن‌ اين‌ معجزه‌ گفتند:تنها دين‌ در نزد خدا اسلام‌است‌.«بحارج‌41ص‌212» شطيطة‌ نيشابوري‌شيعيان‌ نيشابور شخصي‌ بنام‌ محمدبن‌ علي‌ را انتخاب‌ كرده‌