حسين روحاني نژاد
به مناسبت سيزدهمين سالگرد ارتحال ملكوتي عالم عامل و محقق فرزانه و مدافع مخلص حريم ولايت، حضرت آيت اللّه شيخ محمدرضا طبسي (قدس سره)، نگاهي مي افكنيم بر سيماي درخشان او و قبسي برمي گيريم از حيات سرشار از كوشش و اخلاص او.
در هجدهم شعبان سال 1322 هجري قمري آنگاه كه پدر و مادرش به زيارت ثامن الحجج مشرف شده بودند پا به عرصه حيات نهاد. پدرش كه از صالحان و تقواپيشگان و ارادتمندان امام هشتم عليه السلام بود، نامش را محمدرضا گذاشت. دوران كودكي و نوجواني را در طبس گذرانيد و مبادي علوم را نزد پدر و سيدمحمدعلي معروف به ميرزا جعفر فرا گرفت. به سال 1337 هجري قمري به فرمان پدر به مشهد مهاجرت كرد. در آن هنگام، او پانزده بهار را پشت سر نهاده و با شور و شوقي زايدالوصف براي ادامه تحصيل در حوزه مشهد رحل اقامت افكنده بود. مقدمات و بخشي از مرحله سطح را نزد اساتيد معروف حوزه مشهد آموخت: ادبيات عرب را نزد اديب نيشابوري، اصول را نزد شيخ كاظم دامغاني، قوانين را نزد ميرزا محمدحسين شهرستاني و شرح لمعه را نزد سيد محمدباقر مدرس. اما حوزه مشهد نمي توانست عطش او را براي فراگيري علوم مختلف اسلامي فرو نشاند. از اين رو به حوزه قم هجرت كرد. در آغاز به تكميل مرحله سطح پرداخت: مكاسب شيخ انصاري و كفاية الاصول آخوند خراساني را نزد عالم فرهيخته، آيت حق، سيد علي يثربي كاشاني، رسائل شيخ انصاري را نزد آيت اللّه العظمي مرحوم سيد محمدتقي خوانساري و رياض المسائل را نزد جمال السالكين، عارف و فقيه نامور آيت اللّه ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي فرا گرفت. سپس به درس خارج فقه و گاه با عزمي استوار از حريم پدر ولايت، مدافع موّحد خاتم پيامبران صلي الله عليه و آله يعني حضرت ابوطالب دفاع مي كرد اصول راه يافت. در اين مرحله هفت سال از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم، بهره گرفت. فلسفه و علوم عقلي را از محضر فيلسوفان فرزانه ميرزا علي اكبر يزدي و سيد ابوالحسن رفيعي قزويني و فصوص الحكم محيي الدين عربي را نزد عارف و عالم بلند آوازه حضرت آيت اللّه العظمي محمدعلي شاه آبادي فرا گرفت. وي در مدت اقامت خود در قم همواره ملازم استاد و مراد و محبوب خود ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي ـ قدس سره القدوسي ـ بود و از آن استاد الهي اخلاق و سير و سلوك مي آموخت.
محقق جوان ما در حالي كه مجتهدي توانا بود و به دريافت چندين اجازه اجتهاد نائل آمده بود، باز هم از طلب علوم باز نايستاد و پس از چند سال براي تعظيم و تكريم هر چه بيشتر امام و ناكام گذاشتن دشمنان اسلام، تا چهل كيلومتري نجف اشرف به استقبال امام شتافت و با آگاهي و بصيرت مي گفت ـ و بر اين گفته پاي مي فشرد ـ كه بايد از زحمات اين مرد (يعني امام خميني) تقدير به عمل آورد.
اقامت در قم به نجف اشرف مهاجرت كرد. در حوزه نجف در دروس فقه و اصول اعلام و بزرگاني چون ميرزا محمدحسين ناييني، آقاضياءالدين عراقي، شيخ محمدحسين اصفهاني معروف به كمپاني، ميرزا علي ايرواني و سيد ابوالحسن اصفهاني شركت جست و بهره ها گرفت. او از اصحاب مورد اعتماد و از اعضاي دفتر استفتاءات آيت اللّه العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني ـ مرجع مقتدر و مورد توجه خاص امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ بود و حدود پانزده سال از محضر پر فيض او استفاده نمود. وي در همين زمان از مباحث كلامي و تفسيري عالم عامل و محقق مشهور آيت اللّه شيخ محمدجواد بلاغي نيز بهره ها گرفت و ذخيره ها اندوخت.
استاد طبسي در تمام اين مراحل به عنوان عالمي جدي و پركار و خستگي ناپذير مطرح بود و همگان به او به ديده عظمت مي نگريستند.
محقق بزرگوار ما به تواضع، سعه صدر، خلق نيك، علوّ همت، بلندي انديشه، ورع، تقوا، عفت و حياء آراسته بود، چنانكه سيماي ظاهري او نيز سيماي علم، وقار، زيبا و پرجاذبه بود. او به بزرگان تعظيم مي كرد و با خردسالان با مهر و عطوفت برخورد مي نمود. همواره در سلام بر ديگران اعم از صغير و كبير، وضيع و شريف سبقت مي گرفت. ساده زيستي و بي اعتنايي به زخارف دنيا شيوه او بود. او تا پايان عمر در خانه اي قديمي و محقر زيست و از دنيا جز به قدر ضرورت برنگرفت و قناعت را همواره پيشه خود ساخت.