آسیب ‌شناسی مطبوعات

سید محمدعلی داعی نژاد، حسن رضائی مهر، علی اکبر مؤمنی، ابوالقاسم مقیمی حاجی، عباس بصیر، محمد ملک زاده، هبت الله صدر السادات زاده، احمد شجاعی، محمد جواد نوروزی، مهدی اکبری، محمد امین، غلامحسن محرمی، حمید کریمی؛ تهیه کننده: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم؛ با مقدمه و نظارت: عبدالحسین خسروپناه

جلد 3 -صفحه : 51/ 3
نمايش فراداده

دين‌دارى و تجددگرايى

عبدالحسين خسروپناه

چكيده

مدرنيسم پديده‌اى كاملاً غربى است كه بعد از رنسانس شكل گرفته است و از ديدگاه مدرنيست‌ها، امرى مطلوب و ضرورى است. گروهى مدرنيته را با رشد و توسعه يكسان داشته‌اند؛ امّا در واقع چنين نيست. مخالفان مدرنيته معتقدند كه جهت دست‌يابى به رشد و توسعه، لزوماً نيازى به اين پديده نيست.

برخى دست‌يابى به مدرنيته را مستلزم تضعيف دين و راندن آن به حاشيه مي‌دانند و عدّه‌اى مدرنيته و دين را سازگار دانسته‌، و علّت ناسازگارى ظاهرى را، وجود عقايد خرافى و ناقص در بين متدينين مي‌دانند؛ از آن جهت كه دين موافق با علم و پيش‌رفت است و آن را تشويق مي‌كند.

گروه اخير بدون توجّه به مبانى مدرنيته در غرب، آن را مساوى با علم گرفته‌اند. مدرنيته مساوى با علم نيست، بلكه علم يكى از محصولات و دستاوردهاى آن است.

مدرنيستم بر چهار مبناى معرفت‌شناختي، (عقلانيت رازستيز و ابزاري)، اومانيسم، (نفع انسان غايت همه چيز)، مبناى اقتصادى (اصالت سرمايه و سود) و مبانى دينى يهوديت و مسيحيت بنا شده است و هيچ يك از اين‌ها با مبناى دين حقيقى و تحريف نشده، سازگارى ندارند.

بعضى قايل‌اند كه براى آشتى دادن دين و مدرنيته، بايد دستاوردهاى مدرنيته را بپذيريم و هر جا كه با متون دين مطابق نبود، برداشت خود را از آموزه‌هاى دينى عوض نماييم؛ اين عقيده منجر به تفسير به رأى مي‌شود.

به نظر مي‌رسد، براى آشتى دادن مدرنيته و تجدد با دين، بايد عقلانيت رازستيز و ابزارى را با عقلانيت رازآگين و غايت‌گرا جمع نمود؛ دوران غرور عقلانى به پايان رسيده است و ما در دوره‌ى تواضع عقلانى هستيم. ايجاد فاصله بين عقلانيت رازآگين و غايت‌گرا، با عقلانيت رازستيز و ابزاري، موجب ناامنى و بحران معنويت در جهان شده است.