اغراض دنيوى و سياسى قرار دهند1.
از ديگر مسائل مهم اين عصر ـ چه در بحث تصوّف و چه در بحث از ساير جريانهاى فرهنگى اجتماعى ـ رشد فرقههاى غالى و عقايد افراطى است كه در بين فرقههاى شيعه و سنى، كه ريشه در تصوّف داشتند، به نحو چشمگيرى وجود دارد. از نمونههاى اين عقايد افراطى مىتوان به ادعاهاى مهدويت و الوهيت و نيز الوهيت حضرت على، پرستش انسان كامل و غلوّ در مورد بعضى از اصحاب پيامبر و يا حتى شيوخ و رهبران مذهبى صوفى و بىاعتنايى به احكام شرعى اشاره كرد.
به هر حال در قرن نهم مقارن ظهور صفويه فرقههاى متعدد صوفى به تدريج جامعه را زير سلطه فكرى خود درآوردند. بكتاشيان و قزلباشان در آناتولى، حروفيه در آذربايجان، نوربخشيه و نعمتاللهيه در نواحى مركزى ايران، نقشبنديه در خراسان و شعشعيان در خوزستان پيروان زيادى براى خود فراهم كرده بودند كه در اين ميان فرقه قزلباشان به لحاظ اهميتشان در دوره صفوى شايسته تأمل بيشترى است لذا لازم است به عقايد آنان اشاره شود.
قزلباشان، از اين جهت كه حاميان اصلى صفويه در كسب قدرت سياسى محسوب مىشوند، بسيار اهميت دارند. اينها چند قبيله بيابانگرد آناتولى بودند كه به تدريج به شيوخ صفويه پيوستند. ظاهراً قزلباشان را نمىتوان يك فرقه مذهبى ناميد، اما از آنجا كه اين قبايل در مجموع ويژگىهاى اعتقادى خاصى داشتند كه آنها را از ساير گروهها
1. همان، ص 115.