اندیشه سیاسی محقق کرکی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اما بايد توجه داشت كه اكثر شيوخ صوفى اين عصر سنّى و تابع مذاهب اربعه اهل سنتاند.ويژگى مهمّ تصوّف اين عصر آن است كه در اين دوره تصوّف از شكل يك جريان منزوى اجتماعى خارج شده، نهضتهاى اجتماعى مهمّى را رهبرى و هدايت كرد. از اين نهضتها مىتوان به نهضت سربداران و سادات گيلان و مازندران و نيز قيامهاى صوفيان در آسياى صغير اشاره كرد. قيام صفويه، به نوعى دنباله سلسله قيامهاى تصوّف در اين عصر محسوب مىشود. از مسائل ديگرى كه در مورد تصوّف اين عصر بايد اشاره شود، ابتذال و رشد اعتقادات مخرب و انحرافى در بسيارى از فرقه صوفى مسلك اين دوره است؛ بهطورى كه مشايخ صوفيه نيز از اين وضع شكايت داشتند. در آثار بسيارى از متصوفان بزرگ اين عصر چون مولوى، جامى و... به اين امر اشاره شده است. اوحدى در مورد ابتذال تصوّف در عصر خود مىگويد: «دين و ايمان چون سيمرغ و كيميا ناياب شده و طريقت و تصوّف دامى گشته كه شيادانى به اسم پيرو شيخ در سر راه خامان راه نرفته گستردهاند.» وى از وضع خانقاهها و درويشان روزگار خود سخت انتقاد كرده و آنها را به مارگيرى و حقهبازى و نيرنگ و دروغ بافى و راحتطلبى و گدايى متهم مىسازد و سالكان را از اينكه فريب آنها را بخورند برحذر مىدارد1.انحطاط اخلاقى جامعه بعد از حمله مغولان به دليل اوضاع نا به سامان اجتماعى و سياسى، عامل مهمّى در رشد ابتذال و فساد تصوّف اين دوره است. نفوذ بىاندازه تصوّف در اين عصر عدهاى دغلباز و نيرنگ پيشه را وسوسه مىكرد كه در زى مشايخ درآيند و خرقه طريقت را وسيله تحصيل