اشرف اجازه نقل روايت داده است1.20. در سال 940 ق. در نجف اشرف بدرود حيات گفته است.
فرمان دوم شاه طهماسب به كركي
بسماللّه الرحمن الرحيميا محمّد يا علي!فرمان همايون شرف نفاذ يافت؛ آنكه چون از بدوِ طلوع تباشيرِ صبح دولتِ ابدْ پيوند، و ظهور رايات سعادت آيات شوكت ارجمند، كه بدون توافق آن رقم سعادتمندى دستِ قضا بر صحيفه احوال سعداء نمىكشيد، اعلاء اعلام شريعت غرّاى نبوى را كه آثار ظلام جهالت از فضاى عالم و عالميان از ظهور خورشيد تأثير آن زوالپذير شود، از مستمدّات اركان سلطنت و قواعد كامكارى مىدانيم و احياى مراسم شرعِ سيدالمرسلين و اظهار طريقه حقه ائمه معصومين: كه چون صبح صادق غبار ظلمت آثار بدع مخالفان مرتفع گرداند، از جمله مقدمات ظهور آفتاب معدلتگسترى و دينپرورى صاحبالامر عليه السلام مىشماريم. و بىشائبه، منشأ حصول اين امنيت و مناط وصول بدين نيت و انقياد و پيروى علماء دين است كه به دستيارى دانشورى و دينگسترى صيانت و حفظ شرع سيدالمرسلين نموده، به واسطه هدايت و ارشادشان كافّه انام از مضيقِ ضلالت و گمراهى به ساحتِ اهتدا توانند رسيد و از يمن افاداتِ كثيرالبركاتشان كدورت و تيرگى جهل از صحايف خواطرِ اهل تقليد زدوده شود؛ سيّما در اين زمانِ كثيرالفيضانِ عالى شأنى كه به رتبه ائمه هدى (عليهم السلام والثناء) احتضان دارد و متعالى رتبت خاتمالمجتهدين، وارث علوم سيدالمرسلين، حارس دين1. اجازات بحار، ج 105، ص 68.