عثمانىها بعد از اين پيروزى ناتمام دوباره قصد حمله به ايران و يكسره كردن كار صفويان را داشتند امّا درگيرى آنها با مماليك و مرگ سليم در سال 926 ق. براى مدتى خيال آنها را از جانب ايران منصرف كرد. ازبكها بعد از اين جنگ تشجيع شدند و بار ديگر خراسان را مورد حمله قرار دادند. تاخت و تاز آنان در نواحى شرقى ايران اوضاع آن منطقه را آشفته ساخت از سوى ديگر وقوع قحطى شديدى نيز بر وخامت اوضاع آنجا افزود1. نيروهاى صفوى موفّق شدند در مدت نسبتاً كوتاهى ازبكان را شكست دهند و آنها را از خراسان بيرون كنند. شاه اسماعيل در سال (930 ق.) در سراب درگذشت و پسر دهساله وى شاه طهماسب به سلطنت رسيد.
سلطنت شاه طهماسب و استقرار دولت صفوي
شاه طهماسب در حالى كه ده سال بيشتر از عمرش نمىگذشت، وارث كشور پهناورى شد كه از دو طرف در فشار دو قدرت نيرومند عثمانى و ازبك قرار داشت. در عين حال امراى قزلباش نيز كه به تدريج1. حسنبيك روملو در احسن التواريخ مىگويد: اين قحطى آن چنان شديد بوده است كه مردم گوشت انسان مىخوردند (احسن التواريخ، ص 196).