صفحهى 33
از لحاظ اعتبار سندى است. يقينا بعضى از بخشهاى نهج البلاغه در حد اعلاى اعتبار و وثوق روايى قرار دارد. بعضى از بخشها هم در آن حد نيست. پيرامون اسناد نهج البلاغه تا كنون كارهايى انجام گرفته و كتابهايى چاپ شده حدود دو يا سه تأليف و يا بيشتر.
شايد در ميان گذشتگان هم اين كار انجام گرفته باشد كه بسيارى از آن بىاطلاعند. اما لازم است يك طبقهبندى از لحاظ سند و اعتبار سندى انجام بگيرد. چنانكه به هر يك از خطب يا كلمات يا نامهها كه انسان مراجعه مىكند بداند، از لحاظ سندى كه اين حديث دارد، چقدر مورد اعتبار است و چقدر مىتوان به آن تكيه كرد. البته همه شواهد و قرائن را مىتوان در اين مورد به كار گرفت و اين چيزى است كه اگر براى عامه مردم هم مورد نياز نباشد براى محققان و انديشمندان و كسانى كه به اين مسأله اهميت مىدهند، يقينا حائز اهميت است.
يكى از كارهاى اساسى كه بايد در زمينه نهج البلاغه انجام بگيرد ترجمه لغات نهج البلاغه است براى فارسى زبانها، و حتى براى عربى زبانها. البته در پاورقى بعضى از نهج البلاغهها بزرگانى چون مرحوم محمد عبده و بعضى ديگر اين كار را كردهاند اما كافى نيست. اين همه لغتى كه در اين كتاب گسترده است با بارهاى ادبى و مايههاى هنرى و فصاحت و بلاغت فوق العاده، احتياج به يك كار مستقلى، فزونتر از شرح سطحى آن دارد. خلاصه آن كه لازم است يك تفسير اللغات كامل و عميق براى نهج البلاغه تهيه شود.
يكى از كارهايى كه از مدتها پيش همواره ضرورتش را احساس مىكردم، پيوستن بخشهاى متفرق يك خطبه است كه احيانا آنها را سيد رضى، رحمة اللّه عليه، از هم جدا كرده است. ملاحظه كردهايد جاهايى بعد از آنكه يك خطبه شروع مىشود گفته مىشود و منها (اين از جمله بخشهاى همان خطبه است) يقينا بين اينها يك چيزى افتاده است، و الاّ تعبير «و منها» لازم نبود. يك جاهاى ديگر معلوم مىشود اين پايان خطبه نيست و مطلب نيمه كاره است، شايد بعضى از بخشها را در خود نهج البلاغه بتوان پيدا كرد، و يقينا بسيارى از آنها را در كتب متفرق حديث مىتوان جستجو و پيدا كرد.