ايمان نداشته باشد و فقط گمان كند، كافى است كه از هر گونه خلافكارى خوددارى نمايد و در واقع سرزنش به علماء يهود است كه اگر ايمان شما حتى به درجه ظن و گمان برسد باز بايد احساس مسئوليت كنيد و دست از اينگونه تحريفات برداريد. «1»
تعبير به" لقاء اللَّه" در قرآن مجيد كرارا آمده است، و همه به معنى حضور در صحنه" قيامت مىباشد، بديهى است منظور از" لقاء" و ملاقات خداوند ملاقات حسى، مانند ملاقات افراد بشر با يكديگر نيست، چه اينكه خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهر ديده شود، بلكه منظور يا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قيامت و پاداشها و كيفرها و نعمتها و عذابهاى او است، چنان كه گروهى از مفسران گفتهاند.
يا به معنى يك نوع شهود باطنى و قلبى است، زيرا انسان گاه به جايى مىرسد كه گويى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مىكند، به طورى كه هيچگونه شك و ترديدى براى او باقى نمىماند.
اين حالت ممكن است بر اثر پاكى و تقوا و عبادت و تهذيب نفس در اين دنيا براى گروهى پيدا شود، چنان كه در نهج البلاغه مىخوانيم: يكى از دوستان دانشمند على (ع) به نام" ذعلب يمانى" از امام (ع) پرسيد" هل رايت ربك":" آيا خداى خود را ديدهاى"؟!
(1) المنار جلد 1 صفحه 302- و الميزان جلد 1 صفحه 154- و تفسير روح المعانى جلد 1 صفحه 228، در آيات ديگر قرآن اشاره به اين معنا ديده مىشود مانند" فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً" (سوره كهف آيه 110).