تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 302
نمايش فراداده

اين نبوده است كه راستى دست به چنين كارى بزند، بلكه صرفا به منظور بيان يك مثال و تشبيه است، درست مثل اين كه كسى مى‏خواهد به ديگرى بگويد من فلان كار را با سهولت و سرعت انجام مى‏دهم مى‏گويد: تو يك جرعه آب بنوش من اين كار را مى‏كنم، يعنى به همين سادگى است نه اينكه واقعا او موظف است جرعه آبى بنوشد! پيروان نظريه دوم به كلمه" فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ" استدلال كرده‏اند و گفته‏اند: اين جمله هنگامى كه با كلمه" الى" متعدى شود به معنى" تمايل دادن و مانوس ساختن" است، بنا بر اين مفهوم جمله اين مى‏شود كه" مرغان مزبور را با خود مانوس كن" بعلاوه ضميرهاى" صرهن" و" منهن" و" ادعهن" همه به مرغان باز مى‏گردد، اين در صورتى صحيح است كه ما تفسير دوم را بپذيريم، زيرا طبق تفسير اول بعضى از اين ضميرها به خود مرغان بر مى‏گردد و بعضى به اجزاى آنها و اين مناسب به نظر نمى‏رسد.

البته" پاسخ" اين استدلالات را ضمن تفسير آيه خواهيم گفت، اما آنچه اشاره به آن در اينجا لازم است اين است كه آيه به روشنى اين حقيقت را مى‏فهماند كه ابراهيم (ع) تقاضاى مشاهده حسى صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنه‏اى را مجسم مى‏سازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مى‏خواست از طريق احساس و شهود نيز آن را دريابد.

اكنون به تفسير آيه باز مى‏گرديم، تا اين حقيقت روشن‏تر شود نخست مى‏فرمايد:" به خاطر بياور، هنگامى را كه ابراهيم (ع) گفت: خدايا به من نشان ده چگونه مردگان را زنده مى‏كنى؟" (وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏).

از جمله" أَرِنِي كَيْفَ ..." (به من نشان ده چگونه ...) به خوبى استفاده مى‏شود