تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 317
نمايش فراداده

آزار و رنجش نيازمندان است نباشد.

بنا بر اين كسانى كه در راه خداوند بذل مال مى‏كنند ولى به دنبال آن منت مى‏گذارند يا كارى كه موجب آزار و رنجش است مى‏كنند در حقيقت با اين عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بين مى‏برند.

آنچه در اين آيه بيشتر جلب توجه مى‏كند اين است كه قرآن در واقع سرمايه زندگى انسان را منحصر به سرمايه‏هاى مادى نمى‏داند، بلكه سرمايه‏هاى روانى و اجتماعى را نيز به حساب آورده است.

كسى كه چيزى به ديگرى مى‏دهد و منتى بر او مى‏گذارد و يا با آزار خود او را شكسته دل مى‏سازد، در حقيقت چيزى به او نداده است زيرا اگر سرمايه‏اى به او داده سرمايه‏اى هم از او گرفته است و چه بسا آن تحقيرها و شكست‏هاى روحى به مراتب بيش از مالى باشد كه به او بخشيده است.

بنا بر اين اگر چنين اشخاصى اجر و پاداش نداشته باشند كاملا طبيعى و عادلانه خواهد بود بلكه مى‏توان گفت چنين افراد در بسيارى از موارد بدهكارند نه طلبكار زيرا آبروى انسان به مراتب برتر و بالاتر از ثروت و مال است.

نكته ديگر اينكه منت گذاردن و اذيت كردن در آيه با كلمه" ثم" كه معمولا براى فاصله بين دو حادثه (و به اصطلاح براى تراخى) است ذكر شده بنا بر اين معنى آيه چنين مى‏شود كسانى كه انفاق مى‏كنند و بعدا منتى نمى‏گذارند و آزارى نمى‏رسانند پاداش آنها نزد پروردگار محفوظ است.

و اين خود مى‏رساند كه منظور قرآن تنها اين نيست كه پرداخت انفاق مؤدبانه و محترمانه و خالى از منت باشد بلكه در زمانهاى بعد نيز نبايد با يادآورى آن منتى بر گيرنده انفاق گذارده شود، و اين نهايت دقت اسلام را در خدمات خالص انسانى مى‏رساند.

بايد توجه داشت كه منت و آزارى كه موجب عدم قبول انفاق مى‏شود اختصاص به مستمندان ندارد بلكه در كارهاى عمومى و اجتماعى از قبيل جهاد در