تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 483
نمايش فراداده

تفسير: چرا تسليم حق نيستند؟

به دنبال آيات گذشته كه سخن از محاجه و بحث و گفتگوهاى لجوجانه گروهى از اهل كتاب به ميان آورد، در اين آيات روشن مى‏سازد كه آنها تسليم پيشنهادهاى منطقى نبودند و انگيزه‏هاى اين عمل و نتايج آن را نيز بازگو مى‏كند.

در آيه نخست مى‏فرمايد:" آيا مشاهده نكردى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب آسمانى داشتند و دعوت به سوى كتاب الهى شدند تا در ميان آنها داورى كند ولى عده‏اى از آنها روى گردانيدند و از قبول حق اعراض نمودند" اين در حالى بود كه كتاب آسمانى آنها حكم الهى را بازگو كرده بود و آنها از آن آگاهى داشتند (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِلى‏ كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ).

آرى آنها به همان حكم موجود در كتاب مذهبى خويش نيز گردن نمى‏نهادند و با بهانه‏جويى و مطالب بى اساس از اجراى حدود الهى سرپيچى مى‏كردند.

ضمنا از جمله" أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ" بر مى‏آيد كه تورات (و انجيلى) كه در دست يهود و نصارى در آن عصر بود، تمام تورات و انجيل اصلى نبود، بلكه تنها قسمتى از آن بود احتمالا و قسمت بيشتر از اين دو كتاب آسمانى، از ميان رفته يا تحريف شده بود.

آيات ديگرى از قرآن مجيد نيز اين معنى را تاييد مى‏كند و شواهد و علايم تاريخى نيز مؤيد آن است كه اينجا جاى شرح آن نيست.

در آيه بعد دليل مخالفت و سرپيچى آنها را شرح مى‏دهد كه آنها بر اساس يك فكر باطل معتقد بودند از نژاد ممتازى هستند (همانگونه كه امروز نيز چنين فكر