تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 514
نمايش فراداده

باشد، زيرا هر محبتى دارنده آن را دعوت مى‏كند كه عملا در راه خواسته‏هاى واقعى محبوب گام بردارد و در چنين حالى به طور قطع،" محبوب" نيز به او علاقه پيدا مى‏كند.

ممكن است در اينجا سؤال شود كه اگر شخص" محب"، همواره اطاعت فرمان محبوب كند، ديگر گناهى براى او باقى نمى‏ماند كه بخشوده شود، پس جمله" يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ" موضوع نخواهد داشت.

در پاسخ بايد گفت: اولا ممكن است اين جمله اشاره به بخشش گناهان سابق باشد و ثانيا شخص محب استمرار بر معصيت محبوب نمى‏كند، ولى ممكن است بر اثر طغيان و غلبه شهوات، گاهى لغزشى از او سرزند كه در پرتو اطاعتهاى مستمر او بخشوده خواهد شد.

نكته: دين و محبت

‏ در روايات متعددى از پيشوايان اسلام نقل شده كه دين چيزى جز محبت نيست، از جمله در كتاب" خصال" و" كافى" از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود:

" هل الدين الا الحب ثم تلا هذه الاية إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي"،" آيا دين جز محبت است، و سپس آيه فوق را تلاوت فرمود".

منظور از اين روايات اين است كه روح و حقيقت دين همان ايمان و عشق به خدا است ايمان و عشقى كه شعاع آن، تمام وجود انسان را روشن مى‏كند و همه اعضاء و دستگاههاى تن تحت تاثير آن قرار مى‏گيرند، و اثر بارز و روشن آن پيروى از فرمان خدا است.