تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 137
نمايش فراداده

بيش نبودند و به آسانى در دست آدمى به هر شكل در مى‏آمدند، تمام وجودشان تاثر و" انعطاف‏پذيرى" و تسليم در برابر حوادث بود، و به عبارت روشنتر، موجودهايى كه هيچگونه اراده و اختيارى از خود نداشتند و سرچشمه سود و زيان نبودند.

و اما كلمه" مريد" از نظر ريشه لغت از ماده مرد (بر وزن زرد) بمعنى ريختن شاخ و برگ درخت است و بهمين مناسبت به نوجوانى كه هنوز مو در صورتش نروئيده امرد گفته مى‏شود.

بنا بر اين شيطان مريد، يعنى شيطانى كه تمام صفات فضيلت از شاخسار وجودش فرو ريخته و چيزى از نقاط قوت در او باقى نمانده است.

و يا از ماده مرود (بر وزن سرود) بمعنى طغيان و سركشى است يعنى معبود آنها شيطان طغيانگر و ويرانگر است.

در حقيقت قرآن معبودهاى آنها را چنين دسته‏بندى كرده كه يك دسته بى‏اثرند و بى‏خاصيت و دسته ديگر طغيانگرند و ويرانگر و كسى كه در برابر چنين معبودهايى سر تسليم فرود مى‏آورد در گمراهى آشكار است!.

سپس در آيات بعد اشاره به صفات شيطان و اهداف او و عداوت خاصى كه با فرزندان آدم دارد كرده و قسمتهاى مختلفى از برنامه‏هاى او را شرح ميدهد و قبل از هر چيز مى‏فرمايد:" خداوند او را از رحمت خويش دور ساخته" (لَعَنَهُ اللَّهُ) و در حقيقت ريشه تمام بدبختيها و ويرانگريهاى او همين دورى از رحمت خدا است كه بر اثر كبر و نخوت دامنش را گرفت، بديهى است چنين موجودى كه بر اثر دورى از خدا از هر گونه خير و خوبى خالى است نمى‏تواند اثر مفيدى در زندگى دگران داشته باشد و ذات نايافته از هستى بخش چگونه ممكن است هستى آفرين گردد، نه تنها مفيد نخواهد بود، زيانبخش نيز خواهد بود.

سپس ميفرمايد: شيطان سوگند ياد كرده كه چند برنامه را اجرا مى‏كند: