تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 159
نمايش فراداده

تفسير

در آيه قبل به اين حقيقت اشاره شد كه اگر ضرورتى ايجاب كند كه دو همسر از هم جدا شوند، و چاره‏اى از آن نباشد، اقدام بر اين كار بى‏مانع است و از آينده نترسند، زيرا خداوند آنها را از فضل و كرم خود بينياز خواهد كرد، در اين آيه اضافه مى‏كند: ما قدرت بينياز نمودن آنها را داريم زيرا" آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است ملك خدا است".

(وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ) كسى كه چنين ملك بى انتها و قدرت بى‏پايان دارد از بى‏نياز ساختن بندگان خود عاجز نخواهد بود، سپس براى تاكيد در باره پرهيزگارى در اين مورد و هر مورد ديگر، ميفرمايد:" به يهود و نصارا و كسانى كه قبل از شما داراى كتاب آسمانى بودند و همچنين به شما سفارش كرده‏ايم كه پرهيزگارى را پيشه كنيد".

(وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ).

بعد روى سخن را بمسلمانان كرده، مى‏گويد: اجراى دستور تقوا به سود خود شما است، و خدا نيازى به آن ندارد" و اگر سرپيچى كنيد و راه طغيان و نافرمانى پيش گيريد، زيانى به خدا نمى‏رسد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است، و او بينياز و درخور ستايش است".

(وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيداً).

در حقيقت غنى و بينياز بمعنى واقعى، خدا است، زيرا او" غنى بالذات" است و بينيازى غير او به كمك او است و گرنه ذاتا همه محتاج و نيازمندند،