تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
همچنين او است كه بالذات شايسته" ستايش" است، چه اينكه كمالاتش كه شايستگى ستايش به او ميدهد، درون ذات او است نه همانند كمالات ديگران كه عاريتى است، و از ناحيه ديگرى ميباشد.در آيه بعد براى سومين بار، روى اين جمله تكيه ميكند كه" آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است ملك خدا است و خدا آنها را محافظت و نگهبانى و اداره مىكند".(وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلًا).در اينجا اين سؤال پيش ميايد كه چرا در اين فاصله كوتاه، يك مطلب، سه بار تكرار شده است، آيا تنها براى تاكيد است يا اشارات ديگرى در آن نهفته شده دقت در مضمون آيات نشان ميدهد كه هر بار، نكتهاى داشته، نخستين بار كه به دو همسر وعده ميدهد كه پس از متاركه كردن خداوند آنها را بينياز ميكند، براى اثبات توانايى بر وفاى به اين عهد، مالكيت خود را بر پهنه زمين و آسمان متذكر ميشود.بار ديگر پس از توصيه به تقوا و پرهيزگارى براى اينكه توهم نشود كه اطاعت اين فرمان سودى براى خداوند دارد، و يا مخالفت با آن زيانى به او ميرساند، اين جمله را تكرار مىكند.و در حقيقت اين سخن شبيه همان است كه امير مؤمنان على (ع) در نهج البلاغه در آغاز خطبه" همام" فرموده است:(ان اللَّه سبحانه و تعالى خلق الخلق حين خلقهم غنيا عن طاعتهم آمنا من معصيتهم لانه لا تضره معصية من عصاه و لا تنفعه طاعة من اطاعه
:" خداوند متعال انسانها را آفريد در حالى كه از اطاعت آنها بينياز و از نافرمانى آنها در امان بود، زيرا نه معصيت گنهكاران به او زيانى ميرساند، و نه طاعت مطيعان به او سودى ميدهد" «1» و سومين بار به عنوان مقدمهاى براى