تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 20
نمايش فراداده

سرچشمه پيروزيها و شكستها

قرآن در ذيل همين آيه بيكى ديگر از سخنان بى اساس و پندارهاى باطل منافقان اشاره كرده مى‏گويد:" آنها هر گاه به پيروزى برسند و نيكيها و حسناتى به دست آورند مى‏گويند از طرف خدا است" يعنى ما شايسته آن بوده‏ايم كه خدا چنين مواهبى را به ما داده.

(وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ) ولى هنگامى كه شكستى دامنگير آنها شود و يا در ميدان جنگ آسيبى ببينند مى‏گويند:" اينها بر اثر سوء تدبير پيامبر (ص) و عدم كفايت نقشه‏هاى نظامى او بوده است" و مثلا شكست جنگ احد را معلول همين موضوع مى‏پنداشتند.

(وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ) بعضى از مفسران احتمال داده‏اند كه آيه فوق درباره يهود است، و منظور از" حسنة" و" سيئة" همه حوادث خوب و حوادث بد است، زيرا يهود به هنگام ظهور پيامبر (ص) حوادث خوب زندگانى خود را به خدا نسبت مى‏دادند و حوادث بد را از قدم پيامبر (ص) مى‏پنداشتند، ولى ارتباط آيه با آيات قبل و بعد كه درباره منافقان است نشان مى‏دهد كه اين آيه بيشتر مربوط به آنها است.

در هر حال قرآن به آنها پاسخ مى‏گويد كه از نظر يك موحد و خداپرست تيزبين" همه اين حوادث و پيروزيها و شكستها از ناحيه خدا است" كه بر طبق لياقتها و ارزشهاى وجودى مردم به آنها داده مى‏شود (قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ).

و در پايان آيه به عنوان اعتراض به عدم تفكر و تعمق آنها در موضوعات مختلف زندگى مى‏گويد:" پس چرا اينها حاضر نيستند حقايق را درك كنند".

(فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً).

سپس در آيه بعد چنين مى‏فرمايد:" تمام نيكيها و پيروزى‏ها و حسناتى‏