تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 226
نمايش فراداده

واقعى ميدانند! و اگر مى‏بينيم در پاره‏اى از نوشته‏هاى تبليغاتى اخير كه به دست افراد غير مطلع داده ميشود، دم از سه‏گانگى مجازى مى‏زنند، سخن رياكارانه‏اى است كه به هيچ وجه با منابع اصلى مسيحيت و اعتقاد واقعى دانشمندان آنها نمى‏سازند.

اينجا است كه مسيحيان خود را با يك مطلب غير معقول مواجه مى‏بينند، زيرا معادله" 1 مساوى 3" را هيچ كودك دبستانى هم نمى‏تواند بپذيرد، به همين دليل معمولا ميگويند اين مساله را نبايد با مقياس عقل پذيرفت بلكه با مقياس تعبد و دل! بايد پذيرفته شود، و از اينجا است كه مساله بيگانگى" مذهب" از" منطق عقل" شروع مى‏شود و مسيحيت را به اين وادى خطرناك ميكشاند كه مذهب جنبه عقلانى ندارد بلكه صرفا جنبه قلبى و تعبدى دارد و نيز از اينجا است كه بيگانگى علم و مذهب و تضاد اين دو با هم از نظر منطق مسيحيت كنونى آشكار مى‏شود زيرا علم مى‏گويد: عدد 3 هرگز مساوى با يك نيست اما مسيحيت كنونى مى‏گويد هست! در مورد اين عقيده به چند نكته بايد توجه كرد:

1- در هيچيك از اناجيل كنونى اشاره‏اى به مساله تثليث نشده است به همين دليل محققان مسيحى عقيده دارند كه سرچشمه تثليث در اناجيل، مخفى و ناپيدا است مستر هاكس آمريكايى ميگويد:" ولى مسئله تثليث در عهد عتيق و عهد جديد مخفى و غير واضح است" (قاموس مقدس صفحه 345 طبع بيروت).

و همانطور كه بعضى از مورخان نوشته‏اند، مساله تثليث از حدود قرن سوم به بعد در ميان مسيحيان آشكار گشت و اين بدعتى بود كه بر اثر غلو از يك سو و آميزش مسيحيان با اقوام ديگر از سوى ديگر، در مسيحيت واقعى وارد شد، بعضى احتمال مى‏دهند كه اصولا" تثليث نصارى" از" ثالوث هندى" (سه‏گانه‏پرستى هندوها) گرفته شده است «1».

(1) به دائرة المعارف قرن بيستم (فريد وجدى) ماده ثالوث مراجعه نمائيد- خدايان سه‏گانه هندى: برهما- فيشنو، و" سيفا" بودند.