تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 314
نمايش فراداده

سپس اضافه ميفرمايد:" هر روز به خيانت تازه‏اى از آنها پى مى‏بريم مگر دسته‏اى از آنها كه از اين جنايتها بركنارند و در اقليتند".

(وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‏ خائِنَةٍ «1» مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ).

و در پايان به پيامبر (ص) دستور مى‏دهد كه" از آنها صرف نظر كند و چشم بپوشد، زيرا خداوند نيكوكاران را دوست دارد".

(فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ).

آيا منظور آن است كه از گناهان پيشين اين اقليت صالح صرفنظر كند؟

و يا از اكثريت ناصالح، ظاهر آيه، احتمال دوم را تقويت مى‏كند، زيرا اقليت صالح خيانتى نكرده‏اند كه مشمول عفو شوند، ولى بطور مسلم اين گذشت و عفو در مورد آزارهايى است كه به شخص پيامبر (ص) رسانيدند نه در مسائل هدفى و اصولى اسلام كه در آنها گذشت معنى ندارد.

تحريفات يهود

از مجموع آياتى كه در قرآن مجيد در باره تحريف يهود آمده است، استفاده مى‏شود كه آنها به انواعى از تحريف در كتاب آسمانى خود دست مى‏زدند، گاهى تحريف آنها تحريف معنوى بود، يعنى عباراتى كه در كتاب آسمانى آنها نازل شده بود، بر خلاف معنى واقعى آن تفسير مى‏كردند، الفاظ را بصورت اصلى حفظ مى‏نمودند و معانى آن را دگرگون مى‏ساختند، و گاهى دست به تحريف لفظى مى‏زدند، و از روى استهزاء بجاى اينكه بگويند سمعنا

(1) خائنة گرچه اسم فاعل است ولى در اينجا معنى مصدرى دارد و مساوى با خيانت است و در ادبيات عرب اين موضوع سابقه دارد كه اسم فاعل به معنى مصدرى مى‏آيد مانند عافية و خاطية، و اين احتمال را نيز داده‏اند كه خائنة صفت طائفه مى‏باشد كه در تقدير است.