دست مىدهد كه قابل مقايسه با هيچ لذتى نيست.
حالت دوم لذتى است كه بر اثر تماس داشتن با مؤمنان ديگر در آن محيط پر از صلح و تفاهم پيدا مىشود كه بعد از لذت توجه به خدا از همه چيز برتر است.
حالت سوم لذتى است كه از انواع نعمتهاى بهشتى به آنها دست مىدهد و باز آنها را متوجه به خدا مىسازد، و حمد و سپاس او را مىگويند (دقت كنيد).
وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (11) وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (12)
11- اگر همانگونه كه مردم در بدست آوردن خوبيها عجله دارند، خداوند (به كيفر اعمالشان) مجازاتشان كند عمرشان به پايان مىرسد (و همگى نابود خواهند شد) ولى آنها كه اميد لقاى ما را ندارند بحال خودشان رها مىكنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند.
12- و هنگامى كه به انسان زيان (و ناراحتى) برسد ما را (در همه حال) در حالى كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است مىخواند، اما هنگامى كه ناراحتى او را بر طرف ساختيم چنان مىرود كه گويى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسيده نخوانده، اينگونه براى اسرافكاران اعمالشان زينت داده شده است.