تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 236
نمايش فراداده

زشت و آلوده آفريده كه هر قدر انسان به آنها بيشتر آلوده شود، بيشتر خو مى‏گيرد و نه تنها قبح و زشتى آنها تدريجا از ميان مى‏رود بلكه كم كم به صورت عملى شايسته در نظرشان مجسم مى‏گردد! و اما چرا در آيه فوق اينگونه افراد به عنوان" مسرف" (اسرافكار) معرفى شده‏اند به خاطر اين است كه چه اسرافى از اين بالاتر كه انسان مهمترين سرمايه وجود خود يعنى عمر و سلامت و جوانى و نيروها را بيهوده در راه فساد و گناه و عصيان و يا در مسير بدست آوردن متاع بى ارزش و ناپايدار اين دنيا به هدر دهد، و در برابر اين سرمايه چيزى عائد او نشود.

آيا اين كار اسراف نيست و چنين كسان مسرف محسوب نمى‏شوند.

در اينجا به يك نكته بايد توجه كرد انسان در قرآن كريم ‏ در باره" انسان" تعبيرات مختلفى در قرآن مجيد آمده است.

در آيات زيادى از او به" بشر" تعبير شده.

و در آيات فراوانى به انسان، و در آياتى نيز به عنوان" بنى آدم" و عجيب اينكه در بسيارى از آياتى كه از او به انسان تعبير شده صفات نكوهيده و مذمومى براى او ذكر گرديده است.

مثلا در آيات مورد بحث انسان به عنوان يك موجود فراموشكار و حق‏نشناس معرفى شده.

در جاى ديگر به عنوان يك موجود ضعيف (خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفاً- نساء- 28) و در جاى ديگر به عنوان يك موجود ستمگر و كفران كننده (إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ- ابراهيم- 34).

و در جايى ديگر انسان را بخيل (كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً- اسراء- 100).