تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 297
نمايش فراداده

" با اين حال كه آنها گوش شنوايى ندارند، آيا تو مى‏توانى صداى خود را به گوش كران برسانى هر چند درك نكنند" (أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ).

" و گروهى ديگر از آنان چشم به تو مى‏دوزند و اعمال ترا مى‏نگرند كه هر يك نشانه‏اى از حقانيت و صدق گفتار تو را در بر دارد، اما گويى كورند و نابينا" (وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ) «1».

" آيا با اين حال تو مى‏توانى اين نابينايان را هدايت كنى هر چند فاقد بصيرت باشند" (أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ).

ولى بدان و آنها نيز بايد بدانند كه اين نارسايى فكر و عدم بصيرت و نابينايى از ديدن چهره حق و ناشنوايى در برابر گفتار خدا، چيزى نيست كه با خود از مادر به اين جهان آورده باشند، و خداوند به آنها ستمى كرده باشد، بلكه اين خود آنها بوده‏اند كه با اعمال نادرستشان و دشمنى و عصيان در برابر حق روح خود را تاريك و چشم بصيرت و گوش شنوايشان را از كار انداختند چرا كه" خداوند به هيچ كس از مردم ستم نمى‏كند، ولى مردمند كه به خويشتن ستم روا مى‏دارند" (إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ).

در اينجا به دو نكته بايد توجه كرد:

1- اينكه در آيه دوم مى‏خوانيم گوش به تو فرا مى‏دهند و در آيه سوم مى‏خوانيم به سوى تو نگاه مى‏كنند اشاره به اين است گروهى از آنان سخنان اعجاز آميز ترا مى‏شنوند و گروه ديگرى اعمال معجزنشانت را كه همگى دليل‏

(1) در اينجا نيز جمله كانهم عمى لا يبصرون نيز در تقدير است.