تفسیر نمونه جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
روشنى بر صدق گفتار و حقانيت دعوت تو است مىنگرند ولى هيچكدام از اين دو گروه از استماع و نظرشان بهره نمىگيرند، چرا كه نظر آنها نظر فهم و درك نيست، بلكه نظر انتقاد و عيبجويى و مخالفت است.از استماعشان نيز بهره نمىگيرند چرا كه به قصد ادراك محتواى سخن نمىباشد، بلكه مىخواهند دستاويزى براى تكذيب و انكار پيدا كنند و مىدانيم قصد و نيت انسان به اعمال او شكل مىدهد، و اثرات آن را دگرگون مىسازد.2- در آخر آيه دوم جمله" و لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ" و در آخر آيه سوم جمله" و لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ" آمده است، اشاره به اينكه استماع يعنى پذيرش الفاظ و راه دادن آنها بگوش به تنهايى كافى نيست بلكه تفكر و تدبر لازم است، تا انسان از محتواى آن بهره گيرد، همچنين نگاه به تنهايى اثرى ندارد بلكه بصيرت (درك مفاهيم آنچه را انسان مىبيند) لازم است تا به عمق آن برسد و هدايت شود.