تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 326
نمايش فراداده

ناميده شده، البته همه اينها طبق فرمان خداوند و اختياراتى است كه به پيامبرش واگذار كرده است.

جمله" آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ" نيز دليل بر اين است كه ممكن است خداوند چنين اجازه‏اى را به كسى بدهد.

اين بحث مربوط به مساله" ولايت تشريعى" است كه بخواست خدا در محل ديگرى به گونه‏اى مشروحتر بيان خواهيم كرد.

2- اينكه در آيات فوق در مورد ارزاق تعبير به نزول شده، با اينكه مى‏دانيم تنها آب باران است كه از آسمان فرود مى‏آيد، يا به خاطر اين است كه اين قطرات حياتبخش ريشه اصلى همه روزيها را تشكيل مى‏دهد، و يا به خاطر اين است كه منظور" نزول مقامى" است كه سابقا هم اشاره كرده‏ايم، اين تعبير در سخنان روزمره نيز ديده مى‏شود كه اگر از شخص بزرگى دستورى يا موهبتى به شخص كوچكى بشود، مى‏گويند اين برنامه از" بالا" دستور داده شده، يا از بالا به ما رسيده است.

3- علماى علم اصول از جمله آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ" اصل عدم حجيت ظن" را ثابت كرده‏اند و گفته‏اند اين تعبير نشان مى‏دهد كه هيچ حكمى از احكام الهى را بدون قطع و يقين نمى‏توان اثبات كرد و گرنه افترا بر خدا حرام است (البته در اين استدلال بحثهايى داريم كه در مباحث علم اصول ذكر كرده‏ايم).

[قانونگذارى در برابر قانون خدا آئين جاهليت است‏]

4- آيات فوق يك درس ديگر نيز به ما مى‏دهد و آن اينكه قانونگذارى در برابر قانون خدا، آئين جاهليت است، كه به خود حق مى‏دادند با افكار نارسايشان احكامى وضع كنند، ولى يك خداپرست واقعى هرگز نمى‏تواند چنين بوده باشد