شامل مىشود، و چون مساله جهاد مطرح است ناظر به كوششها و تلاشهايى است كه در اين زمينه صورت مىگيرد.
بعدا براى بيان دليل اين موضوع مىفرمايد:" اينگونه افراد مردان نيكو كارى هستند و براى نيكوكاران هيچ راه ملامت و سرزنش و مجازات و مؤاخذه وجود ندارد (ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ).
و در پايان آيه خدا را با دو صفت از اوصاف بزرگش به عنوان دليل ديگرى بر معاف بودن اين گروههاى سهگانه توصيف مىكند و مىگويد:" خداوند غفور و رحيم است" (وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ).
" غفور" از ماده" غفران" به معنى مستور ساختن و پوشيدن است، يعنى خداوند به مقتضاى اين صفت، پرده بر كار افراد معذور و ناتوان مىاندازد و عذرشان را مىپذيرد، و" رحيم" بودن خدا اقتضا مىكند كه تكليف شاق و مشكل بر كسى ننهد و او را معاف دارد، اگر اين گروهها مجبور به حضور در ميدان بودند با غفوريت و رحيميت خداوند سازگار نبود، يعنى خداوند غفور و رحيم حتما آنها را معاف خواهد داشت.
از پارهاى از روايات كه مفسران در ذيل آيه نقل كردهاند چنين استفاده مىشود كه گروههاى معذور نه تنها از تكليف معافند و از مجازات بر كنار، بلكه به مقدار اشتياقشان به شركت در ميدان جهاد در پاداشها و افتخارات مجاهدان شريكند، چنان كه در حديثى از پيامبر (ص) مىخوانيم:
هنگامى كه از غزوه تبوك بازگشت و به نزديكى مدينه رسيد فرمود: شما در اين شهر مردانى را پشت سر گذاشتيد كه در تمام مسير با شما بودند!، هر گامى كه برداشتيد، و هر مالى كه در اين راه انفاق كرديد، و هر سرزمينى را كه پيموديد با شما همراهى داشتند! عرض كردند: اى رسول خدا چگونه با ما بودند با اينكه در مدينه ماندند؟