تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 114
نمايش فراداده

[سوره هود (11): آيات 45 تا 47]

وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ (45) قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ (46) قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ (47)

ترجمه:

45- نوح به پروردگارش عرض كرد پروردگارا! پسر من از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حكم كنندگان برترى.

46- فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است، بنا بر اين آنچه را از آن آگاه نيستى از من مخواه، من به تو اندرز مى‏دهم تا از جاهلان نباشى! 47- عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مى‏برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم، و هر گاه مرا نبخشى و بر من رحم نكنى از زيانكاران خواهم بود.

تفسير: سرگذشت دردناك فرزند نوح

‏ در آيات گذشته خوانديم كه فرزند نوح، نصيحت و اندرز پدر را نشنيد و تا آخرين نفس دست از لجاجت و خيره سرى بر نداشت و سرانجام در ميان امواج طوفان گرفتار و غرق شد.

آيات مورد بحث قسمت ديگرى از همين ماجرا را بيان مى‏كند و آن اينكه وقتى نوح فرزند خود را در ميان امواج ديد، عاطفه پدرى به جوش آمد و به ياد