تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 124
نمايش فراداده

در آخرين آيه كه با آن داستان نوح در اين سوره پايان مى‏گيرد، يك اشاره كلى به تمام آنچه گذشت مى‏كند و مى‏فرمايد:

" اينها همه از اخبار غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى‏كنيم" (تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ).

" هيچگاه نه تو و نه قوم تو قبل از اين از آن آگاهى نداشتيد" (ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا).

با توجه به آنچه شنيدى و آن همه مشكلاتى كه نوح در دعوتش با آن روبرو بود، و با اين حال استقامت ورزيد، تو هم صبر و استقامت كن، چرا كه سرانجام پيروزى براى پرهيزكاران است (فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ).

1- آيه اخير به چند نكته اشاره مى‏كند:

1- بيان داستان انبياء به صورت واقعى و خالى از هر گونه خرافه و تحريف تنها از طريق وحى آسمانى ممكن است و گرنه كتب تاريخ پيشينيان آن قدر با اسطوره‏ها و افسانه‏ها آميخته شده كه شناخت حق از باطل در آن ممكن نيست و هر قدر بيشتر به عقب بر مى‏گرديم، اين آميختگى بيشتر مى‏شود.

بنا بر اين بيان سر گذشت انبياء و اقوام پيشين، خالى از هر گونه خرافات، خود يكى از نشانه‏هاى حقانيت قرآن و پيامبر اسلام است «1» 2- از اين آيه استفاده مى‏شود كه بر خلاف آنچه برخى مى‏پندارند، پيامبران از علم غيب آگاهى داشتند، منتها اين آگاهى از طريق الهى و به مقدارى كه خدا

(1) در اين زمينه در كتاب" قرآن و آخرين پيامبر" شرح مبسوطى آمده است.